هرزنامه‏ها

ایمیل یا پست الکترونیکی از اولین چیزهایی است که با آشنایی با اینترنت صاحب آن می‌شویم. به همین دلیل ایمیلهای اسپم یا هرزنامه‌ها هم شناخته‌شده‌ترین نوع اسپمها هستند. به طور کلی هر نوع نامه‌ی الکترونیکی که در حجم انبوه و برای افرادی که تقاضای دریافت چنین نامه‌ای را نکرده‌اند -فارغ از محتوای نامه- ارسال شود هرزنامه به حساب می‌آید.

هرزنامه‌ها با انگیزه‌های مختلفی فرستاده می‌شوند، که در این بین، متداولترین انگیزه «پول» است. عده‌ای با هدف فروش و بازاریابی (و دستیابی به پول به شکل قانونی‌تر به نسبت دسته‌ی دوم) دست به ارسال هرزنامه می‌زنند و عده‌ای دیگر با هدف دستیابی به پول از طریق فریفتن دیگران و کلاهبرداری. هرزنامه‌های نوع دوم در نگاه اول عجیب و وسوسه‌کننده هستند، نامه‌هایی که ادعا می‌کنند شما برنده‌ی بخت‌آزماییی شده‌اید که در آن شرکت نکرده‌اید (چند نمونه را در نظرات این نوشته ببینید)! نامه‌هایی که در آنها ادعا می‌شود که شما طبق تحقیق وکلای معتبر از بستگان فلان سیاستمدار تازه از دنیا رفته‌ی نیجریایی هستید و وارث چند میلیون دلار ثروت او شده‌اید و … . و شما برای آن که به پولی که برنده شده‌اید یا به ارث برده‌اید دست پیدا کنید باید مقادیری ناچیز هزینه‌های ابتدایی را بپردازید! جالب اینجاست که این گونه شیادیها با وجود این که این روزها تعداد زیادی از کاربران اینترنت با آنها آشنایی دارند هنوز هم کارایی دارد و گه گاه شکارهای درشتی را هم به دام می‌اندازد: به عنوان یک نمونه، در این صفحه، داستان زنی را بخوانید که همین اخیراً، در مجموع مبلغ چهارصد هزار دلار به کلاهبرداران اینترنتی پرداخت کرده است!

جالب است بدانیم که بیشتر هرزنامه‌ها از سوی چند کشور خاص فرستاده می‌شوند. شاید باور کردنش کمی مشکل باشد (در حد باور کردن آمار دریافت فایرفاکس از سوی ایرانیها در روز انتشار فایرفاکس ۳)، که کشور ما در این بین، جزء این چند کشور خاص است (طبق آماری که آقای کیوان نیری از سیستم ضد اسپم خودش استخراج کرده ایران بعد از آمریکا، روسیه و چین، چهارمین کشور دنیا از لحاظ حجم ارسال اسپم است، این نوشته‌ی انگلیسی را از ایشان ببینید)! البته، در کشوری که فهرست چندده‌هزارتایی ایمیلهای ملت، بدون مزاحمت قانون و توسط شرکتهای اسم و رسم‌دار به فروش می‌رسد انتظار آفریده شدن چنین افتخاراتی را هم باید داشت! بگذریم …

بقیه دارد …

فهرست سری نوشته‌های من درباره‌ی هرزنامه‌ها:

قسمت اول: ریشه‌ی نام اسپم

قسمت دوم: هرزنامه‌ها

قسمت سوم: کدامیک هرزنامه‌های بیشتری می‌گیرند: «علی» یا «زهرا»؟

قسمت چهارم: بگذارید «اسپم»ها را آنها بخورند!

قسمت پنجم: درآمدزایی هرزنامه‌ها

قسمت ششم: ماشینهای صاحب‌نظر

قسمت هفتم: کپچا: «تو آدمی؟!»

قسمت هشتم: او.سی.آر: قاتل کپچای تصویر متن

قسمت نهم: صنعت حل کپچای هند و راه‌حلهای مقابله با اسپم با تکیه بر تحلیل محتوی

ریشه‏ی نام اسپم

اگر به تبلیغات بالای پوشه‌ی اسپم حساب جی‌میلتان دقت کرده باشید، احتمالاً شما هم مثل من تا حالا متوجه شده‌اید که بیشتر وقتها موضوع این تبلیغات به جای آن که درباره‌ی نرم‌افزارها و ابزارهای مقابله با اسپم یا به اصطلاح «هرزنامه‌»ها باشد، درباره‌ی خوراکیهاست!

تبلیغات جی‌میل در پوشه‌ی اسپم

در واقع واژه‌ی «اسپم» پیش از آغاز عصر اینترنت نام تجاری نوعی غذای کنسرو شده بوده، که هم اکنون هم با همان نام تجاری (و البته بنا بر اصرار شرکت تولید کننده با صورت نوشتاری تماماً بزرگ (SPAM) برای متمایز بودن با اسپم اینترنتی و همچنین نشان دادن این که این نام یک نام اختصاری است) عرضه می‌شود و گویا بر خلاف هرزنامه‌ها که همه جا ناخواسته‌اند خیلی هم خواستار دارد. در هر صورت ریشه‌ی واژه‌ی اسپم به معنی هرزنامه هم گویا، همان نام تجاری اسپم خوراکی است.

اسپم واقعی

داستان انتخاب واژه‌ی اسپم برای هرزنامه‌های الکترونیکی گویا از این قرار است که فراوانی «اسپم» در دوران جنگ جهانی دوم در اغذیه‌فروشیهای انگلستان -درست همان وقتی که به لحاظ شرایط جنگی خیلی از خوراکیهای گوشتی در این کشور مشمول جیره‌بندی بودند الا «اسپم» که در همه جا پیدا می‌شد- دستمایه‌ی داستان یکی از قسمتهای یک سریال کمدی دهه‌ی هفتاد میلادی شبکه تلویزیونی بی.بی.سی قرار گرفت، که در آن تکرار این واژه در منوی رستوران داستان آن قسمت از سریال و همچنین همراهی یک گروه هم‌آواز جنبه‌ی فراوانی این خوراکی را در آن زمان به طنز کشید. تحت تأثیر این سریال، بعدها و در آغاز دوران اینترنت، یکی از روشهای حالگیری افراد ناخواسته در اتاقهای گفتگو، پر کردن صفحات با واژه‌ی SPAM بود و به همین دلیل اندک اندک واژه‌ی «اسپم» به همه جور آشغال الکترونیکی ناخواسته از قبیل نامه، نظر وبلاگی و مانند آن که به صورت انبوه ارسال می‌شوند اطلاق شد (اصل ماجرا را در ویکیپدیای انگلیسی و در این قسمت بخوانید).

احتمالاً 😉 ادامه دارد …

فهرست سری نوشته‌های من درباره‌ی هرزنامه‌ها:

قسمت اول: ریشه‌ی نام اسپم

قسمت دوم: هرزنامه‌ها

قسمت سوم: کدامیک هرزنامه‌های بیشتری می‌گیرند: «علی» یا «زهرا»؟

قسمت چهارم: بگذارید «اسپم»ها را آنها بخورند!

قسمت پنجم: درآمدزایی هرزنامه‌ها

قسمت ششم: ماشینهای صاحب‌نظر

قسمت هفتم: کپچا: «تو آدمی؟!»

قسمت هشتم: او.سی.آر: قاتل کپچای تصویر متن

قسمت نهم: صنعت حل کپچای هند و راه‌حلهای مقابله با اسپم با تکیه بر تحلیل محتوی

ایراد فایرفاکس ۳ یا …؟

چند وقتی است مشکل عجیبی با فایرفاکس پیدا کرده‌ام: بعد از این که کمی با فایرفاکس کار می‌کنم کلیک چپ ماوس کامپیوترم از کار می‌افتد. اوایل فکر می‌کردم مشکل از ماوس است، اما بعد از این که کارکرد کلیک چپ و راست را عوض کردم متوجه شدم که همان اتفاق این بار برای دکمه‌ی کلیک راست هم می‌افتد در حالی که دکمه‌های دیگر ماوس کار می‌کنند و این اتفاق در نرم‌افزاری غیر از فایرفاکس نمی‌افتد.

از جستجوی مختصری که راجع به مشکل کردم اینطور دستگیرم شد که این ایراد اتفاقاً زیاد شاکی دارد و اخیراً کاربران فایرفاکس وقوع آن را زیاد گزارش کرده‌اند. از آنجا که این اتفاق در وضعیت Safe Mode هم می‌افتد مشکل مربوط به افزونه‌ها نیست. راه حلی که فعلاً من با آن می‌سازم این است که همیشه یک برنامه‌ی دیگر در کنار فایرفاکس در حال اجرا داشته باشم و هر وقت ماوس از کار افتاد با Alt+Tab سراغ آن برنامه بروم و دوباره برگردم به فایرفاکس تا مشکل موقتاً حل شود.

در هر صورت، بد ندیدم محض بروز کردن وبلاگ (و اعلام زنده بودن 😉 ) هم شده مشکل را اینجا مطرح کنم بلکه کسی راه حل نهایی آن را بداند.

فارسی‌سازی افزونه‌ی آلبوم عکس فلیکر

نسخه‌های جدید وردپرس (سیستم مدیریت محتوای وبلاگ من و میلیونها وبلاگ دیگر) امکان بروزرسانی خودکار افزونه‌ها را فراهم کرده‌اند. اینطوری نیازی نیست برای بروز کردن افزونه‌ها متوالیاً سایتهای نویسنده‌های آنها را چک کنید تا آخرین نسخه‌ها را دریافت و نصب کنید. در هر صورت، برای ما -غیرانگلیسی‌زبانها- مشکلات ویژه‌ای وجود دارد. مثلاً من تا پیش از این خیلی از افزونه‌ها را با روشهای غیراستاندارد -ویرایش کد اصلی- فارسی کرده بودم تا آن را با حال و هوای وبلاگم وفق بدهم. مسأله‌ای که این روش فارسی کردن به وجود می‌آورد آن است که با بروزرسانی خودکار تغییرات اعمال شده را از دست می‌دهم. بنابراین روش بهتر آن است که از امکاناتی که بسیاری از افزونه‌ها برای ترجمه به زبانهای مختلف فراهم می‌آورند استفاده کنیم.

افزونه‌ی آلبوم عکس فلیکر برای وردپرس از جمله همین افزونه‌هایی بوده که تا به حال، من به شیوه‌ی غیراستاندارد آن را ترجمه کرده بودم و معمولاً با مرارت زیاد آن را بروز می‌کردم (این افزونه همانی است که آلبوم عکس وبلاگ من به کمک آن کار می‌کند). چند وقت پیش خالق این افزونه اعلام کرد که قصد دارد پشتیبانی از زبانهای مختلف را به این افزونه اضافه کند. این شد، که تصمیم گرفتم به عنوان حداقل کاری در مقام قدرشناسی می‌شود در مورد آدمهایی که وقت خودشان را برای تولید ابزارهای رایگان صرف می‌کنند انجام داد، یک ترجمه‌ی فارسی برای افزونه اضافه کنم. یک ترجمه‌ی اولیه -که خالی از اشکال نبود- آماده کردم و برای نویسنده‌ی افزونه فرستادم که او این ترجمه را در آخرین نسخه‌ی افزونه گنجانده است (تصویری از ترجمه‌ی فارسی افزونه در محیط وردپرس فارسی را هم گذاشته توی وبلاگش، اینجا). در هر صورت ترجمه نیاز به بازبینی دارد، اگر از این افزونه استفاده می‌کنید و دوست دارید نسخه‌های فارسی آن بروز باشد سری به این نشانی بزنید و ترجمه‌ها را بازبینی کنید، نویسنده‌ی افزونه آخرین ترجمه‌ها را از همانجا بر می‌دارد. من با این سایتی که امکان ترجمه را در اختیار می‌گذارد مشکلات زیادی دارم که احتمالاً یا ناشی از فیلترینگ است یا ناشی از تحریم، در هر صورت بازبینی ترجمه‌ها برایم کمی سخت است ولی سعی خودم را می‌کنم تا اشکالات ترجمه را -اگر کسی پیدا نشد که زحمتش را بکشد- خودم حل کنم.

زمینی که از اول گرد بود

چند روز پیش (شاید بیش از چند روز پیش) ماه‌گرفتگی داشتیم و احتمالاً هنوز هم مثل من می‌توانید در خبرخوانتان ردپاهایی از این پدیده را بیابید. احتمالاً ماه‌گرفتگی و کشف عامل این پدیده (افتادن سایه‌ی زمین بر روی ماه) یکی از نشانه‌هایی بوده که قدما را به گرد یا کروی شکل بودن زمین رهنمون شده. نقل قول معروفی هست که به ماژلان (کاشف و دریانورد پرتغالی همعصر کریستف کلمب) نسبت داده شده که می‌گوید:

کلیسا می‌گوید زمین تخت است، اما من می‌دانم که زمین گرد است. چرا که من سایه‌ی زمین را روی ماه دیده‌ام و من به «سایه» بیشتر ایمان دارم تا «کلیسا»!

جالب اینجاست که این نقل قول در واقع به احتمال خیلی زیاد از آن ماژلان نیست و قدیمی‌ترین منبعی که این گفته را از زبان ماژلان نقل کرده کتابی است که در اواخر قرن نوزدهم میلادی نوشته شده، گویا موضوع آن رد عقاید کلیساست و البته در آن، این نقل قول با تردید به ماژلان نسبت داده شده (با این لحن که «… فکر می‌کنم ماژلان باشد که گفته است: …»)(نکاتی به انگلیسی در مورد این نقل قول). نکته‌ی دیگری هم در این مورد هست و آن این است که دانشمندان قدیمی (و از جمله وابستگان به کلیسا) (حداقل از قرن چهارم پیش از میلاد، با توجه به مستندات بازمانده از یونانیها) می‌دانستند که زمین کروی شکل است و روی همین اطلاع بود که کاشفان قرن پانزدهم تصمیم گرفتند با رفتن به سمت غرب به هند (که عملاً در سمت مخالف مسیری بود که در پیش گرفته بودند) برسند (حقیقتی که کلیسا با آن مشکل داشت و امثال گالیله را به واسطه‌ی اعتقاد به آن به دادگاه تفتیش عقاید کشاند «گردش زمین به دور خورشید» بود نه «کروی بودن زمین»).

نشانه‌های اعتقاد به کروی بودن زمین در ادبیات کهن ما هم دیده می‌شود. دوستان، پای بعضی از شعرهای مرتبط با این قضیه در گنجور حاشیه نوشته‌اند و به این قضیه اشاره کرده‌اند. مثلاً دوستی در پای قصیده‌ای از عطار که با این بیت شروع می‌شود:

نه پای آنکه از کره‌ی خاک بگذرم

نه دست آنکه پرده‌ی افلاک بر درم

علاوه بر اشاره به این موضوع، از کتاب کیمیای سعادت غزالی گفته‌هایی را نقل کرده که دلالت بر اطلاع دانشمندان ما از حجم خورشید و ستاره‌ها دارد (به نظر من البته، این نکته هم که شاعر شاکی، سفر از کره‌ی زمین به مقصدی دیگر را هم به عنوان یکی از گزینه‌های ممکن در نظر داشته و متأسف بوده از این که توان این کار را ندارد نکته‌ی جالبی است، شاید اگر راجع به این قضیه کمی جدی‌تر فکر می‌کرد الان یوری گاگارین اولین انسانی نمی‌بود که به فضا رفته 😉 ). نمونه‌های دیگر اشاره به این موضوع را به لطف دوست گرامی «رسته» در پای این شعر از سنایی (بیت ۲۹)، این تکه از لیلی و مجنون نظامی (ابیات ۷۶ تا ۸۶) و این قصیده از ناصرخسرو بخوانید (برای شماره‌گذاری ابیات از عنوانی که به همین منظور در داخل کادر «حاشیه‌ها» در نظر گرفته شده استفاده کنید). اما بیت اول ِ این مورد آخری را بخوانید:

گنبد پیروزه‌گون پر ز مشاعل

چند بگشته‌ست گرد این کره‌ی گل؟

همچنان که می‌بینیم قدمای ما نیز همانند قدمای کلیسا به گردش خورشید و ستارگان به دور زمین معتقد بودند. در جای‌جای ادبیات ما اشاره به «گنبد گــِــرد گـــَــرد» در واقع نشأت گرفته از همین اعتقاد است. البته شواهدی نیز وجود دارد از این که برخی دانشمندان ما به گردش زمین به دور خورشید معتقد بوده‌اند: اینجا را ببینید.

توصیه می‌کنم سرگذشت پرماجرای ماژلان در ویکی‌پدیا را بخوانید، این قسمت از این مقاله‌ی ویکی‌پدیا را در نظر داشته باشید:

ماژلان و یارانش همچنین نخستین اروپاییانی بودند که:

به ضرورت ایجاد یک خط تاریخ بین‌المللی پی بردند؛ بدون وجود این این خط فرضی دریانوردانی که از سمت غرب دوره کره‌ی زمین می‌گردند یک روز از تقویم واقعی عقب می‌مانند.

اگر کتاب دور دنیا در هشتاد روز ژول ورن را خوانده باشید یا مثل همسنهای من کارتونش را دیده باشید می‌دانید که همین جریان (یک روز عقب ماندن از تقویم در حین دور زدن زمین از غرب به شرق) باعث شد قهرمان داستان در پایان سفر اشتباهاً تصور کند دیر رسیده. جالب اینجاست که این بیت از انوری:

زمانه سیری کامروزش ار برانگیزی

به عالمی بردت کاندرو بود فردا

بنابر نظر ابوالحسن فراهانی -یکی از شارحان دیوان انوری و از سخنوران قرن یازدهم- دلالت بر این دارد که انوری (که بنا بر حکایت معروفی از برجستگان زمان خود در علوم ستاره‌شناسی و طالع‌بینی مبتنی بر ستارگان بوده) از حقیقت یاد شده آگاهی داشته است. برای اطلاع بیشتر در این زمینه این نوشته‌ی دکتر محمدرضا ترکی را بخوانید.


این نوشته را تقدیم می‌کنم به مجید عزیز و همینطور دوستانی که در پای این صفحه نسبت به من اظهار لطف کرده‌اند.

شاهنامه به روایت مولوی

چند وقت پیش -نمی‌دانم به چه دلیلی- دنبال این شعر منسوب به مولوی گشتم و جایی روی اینترنت آن را نیافتم. این بار که فرصت شد سری به خانه‌ی زادگاهی بزنم، کتابی را که در صفحه‌ای از آن این شعر را از روی کتاب بیان دکتر شمیسا رونویسی کرده بودم با خودم آوردم. تشبیهات جالبی دارد (در واقع همه‌اش تشبیه است) و از همه جالب‌تر به نظرم «ایران جان» و «توران تن» است. راجع به کلمه‌ی «زواد» در بیت نهم -نظر به خط خوشم 😉 – مطمئن نیستم، شاید «نهاد» باشد.

کیخسرو ِ سیاوش ِ کاووس ِ کیقباد

گویند کز فرنگس ِ افراسیاب زاد

رمزی خوش است گر بنیوشی بیان کنم

احوال خلق و قدرت شادی و علم و داد

زایران ِ جان سیاوش ِ عقل ِ معاد، روی

از بهر این نتیجه به تورانِ تن نهاد

پیران مکرپیشه که عقل معاش بود

آمد به رسم حاجب و در پیشش ایستاد

تا برد مر ورا بر ِ افراسیاب ِ نفس

پس سعی کرد و دختر طبعش به زن بداد

تا چند گاه در ختن کام و آرزو

بیچاره با فرنگس ِ شهوت ببود شاد

گرسیوز ِ حسد ز پی کینه و فساد

آمد میان آن دو شه نامور فتاد

تدبیرهای باطل و اندیشه‌های زشت

کردند تا هلاک سیاوش از آن بزاد

زیر سفال سفله درخشنده گوهرش

پنهان نشد که داشت ز تخم دو شه زواد

کیخسرو ِ وجود ز تزویج عقل و نفس

موجود گشت و و بال بزرگی همی‌گشاد

گیو ِ طلب بیامد و شهزاده برگرفت

از تور تن ببرد به ایران جان چو باد

زآنجاش باز برد به زابلْسـِـتان ِ علم

دادش به زالِ علم که او بود اوستاد

سیمرغ ِ قاف ِ قدرتش از دست زال علم

بستد ز لطف و چشم جهان بینْش برگشاد

منسوب به مولوی به نقل از آذربیگدلی

در دست تعمیر

این عکس را به این دو تا اضافه می‌کنم:

cocomment meintenance logo

توضیح بیشتر: این پیام «در دست تعمیر»، مربوط به سایت کوکامنت است که قبلاً درباره‌ی آن مطلبی نوشته‌ام (اینجا).

پیش‌پرده‌های خاص پیکسار

فیلمهای انیمیشنی که پیکسار ساخته و می‌سازد به نسبت ساخته‌های بقیه‌ی شرکتهای فیلمسازی خصوصیات منحصر به فردی دارند. اگر سر فرصت بنشینید و حاشیه‌های آنها را در سایتهای مختص فیلم مثل آی.ام.دی.بی بخوانید نکات جالب و خواندنی زیادی درباره‌ی هر کدام از آنها پیدا می‌کنید. مثلاً درباره‌ی خانواده‌ی شگفت‌انگیزها متوجه می‌شویم که براد برد علاوه بر کارگردانی، نویسندگی و گویندگی در این فیلم (در نقش ادنا مد) یک نقش خیلی مهم دیگر هم در این فیلم داشته و آن این بوده که طراحان پیکسار (احتمالاً از شدت علاقه 😉 به براد برد) سیمای چهره‌ی سیندرم (بادی) -نقش منفی داستان- را از روی صورت او طراحی کرده‌اند!

سیمای چهره‌ی سیندرم را از روی صورت براد برد ساخته‌اند!

از نکات جالب دیگری که می‌توانید در میان این حاشیه‌ها بیابید اتفاقات مشترکی است که در این فیلمها می‌افتد. مثلاً گویا در همه‌ی آنها اشاره‌ای به اتاقی به شماره‌ی A-113 گنجانده شده . در فیلم موش سرآشپز این شماره روی برچسبی که به گوش یکی از موشها الصاق شده چاپ شده و در شگفت‌انگیزها شماره‌ی این اتاق را در یکی از صحنه‌ها از روی یک مانیتور می‌شود خواند.

دو بریده از فیلم شگفت‌انگیزها که نشانی اتاق A113 پیکسار در آنها گنجانده شده

یکی دیگر از نقاط مشترک این فیلمها آن است که برای تمام آنها پیش‌پرده‌های تبلیغاتیی با یک ویژگی مشترک ساخته شده و آن ویژگی این است که در پیش‌پرده صحنه‌هایی را می‌بینید که در فیلم اصلی وجود ندارد! در واقع این پیش‌پرده‌ها بیشتر تلاش می‌کنند بیننده را گول بزنند و وانمود کنند داستان چیز دیگری است. این تکه، پیش‌پرده‌ی فیلم شگفت‌انگیزهاست:

[MEDIA=16]

پیش‌پرده‌ی دیگری هم برای این فیلم ساخته شده (با ترکیب صحنه‌های موجود در فیلم)، که در آن وانمود می‌شود داستان فیلم درباره‌ی مشکلات عصبی و روانی پیش آمده برای آقای شگفت‌انگیز است!

این تکه هم بریده‌ی آگهی تبلیغاتی فیلم موش سرآشپز است:

[MEDIA=17]

پیکسار آگهی‌های تبلیغاتی فیلمهایش را در این صفحه گرد آورده.

دوربین

۱) ایکسوس ۷۰

چند وقت پیش یک دوربین خریدم: مدل کانن ایکسوس ۷۰ که اسم دیگرش پاورشات اس.دی ۱۰۰۰ است. در این صفحه می‌توانید معرفی مفصل آن را بخوانید. آن موقع که من خریدمش کمی گرانتر از الان بود ولی با توجه به قابلیتها و امکاناتش فکر می‌کنم قیمتش خیلی مناسب باشد. بد ندیدم به بعضی از ضعفهای این دوربین که فکر می‌کنم خیلی در سایتها در مورد آن صحبت نشده اشاره بکنم، البته شاید این مشکلات از این جهت خیلی مورد توجه قرار نگرفته‌اند که در بیشتر مدلهای کانن وجود دارند!

ضعف اول نداشتن نمایشگر باتری است. اشتباه نشود! باتری این دوربین (که از نوع لیتیوم-یونی و شبیه باتریهای موبایلهاست) توانایی بالایی دارد. من بیشتر از ۳۰۰ عکس (البته در نور روز و با استفاده‌ی کم از فلاش) با یک شارژ باتری گرفته‌ام بدون آن که به مرحله‌ی خالی شدن باتری برسم، اما به هر حال این که ندانید دوربین چقدر شارژ دارد و تقریباً تا کی می‌توانید روی شارژش حساب کنید ضعف به حساب می‌آید. البته راهکاری برای این دوربین و برخی مدلهای دیگر کانن وجود دارد که یک نمایشگر باتری به آن اضافه می‌کند (قابلیتهای این شبه‌برنامه را که روی این دوربین قابل استفاده است اینجا ببینید و بخوانید). من این برنامه‌ی تکمیلی را روی دوربین خودم آزمایش کردم. علاوه بر نمایشگر باتری قابلیتهای دیگری مثل نمایش هیستوگرام زنده‌ی صحنه در حین گرفتن عکس (که می‌تواند در تشخیص میزان نور صحنه کمکتان کند، ضمن این که خود دوربین هیستوگرام تصاویر گرفته شده را نشان می‌دهد ولی قابلیت نمایش هیستوگرام صحنه‌ی زنده را ندارد)، قابلیت ذخیره‌ی عکس با قالب RAW و کلی قابلیت دیگر را می‌توان با این برنامه‌ی تکمیلی به دوربین اضافه کرد. اما چیزی که من متوجهش شدم این بود که یا استفاده از این برنامه، باتری را به سرعت خالی می‌کند یا این که نمایشگر باتری این برنامه اشتباه می‌کند، چون معمولاً یکی دو دقیقه بعد از روشن کردن دوربین و کار با آن در حین اجرای این برنامه، نمایشگر باتری چند درصد افت را نشان می‌دهد.

نمونه‌ای از امکاناتی که با میان‌افزار CHDK به دوربینهای کانن اضافه می‌شود

نمونه‌ای از امکاناتی که با میان‌افزار CHDK به دوربینهای کانن اضافه می‌شود

ادامه خواندن “دوربین”