این عکس را به این دو تا اضافه میکنم:
توضیح بیشتر: این پیام «در دست تعمیر»، مربوط به سایت کوکامنت است که قبلاً دربارهی آن مطلبی نوشتهام (اینجا).
نوشتههای گاه و بیگاه حمیدرضا محمدی
فیلمهای انیمیشنی که پیکسار ساخته و میسازد به نسبت ساختههای بقیهی شرکتهای فیلمسازی خصوصیات منحصر به فردی دارند. اگر سر فرصت بنشینید و حاشیههای آنها را در سایتهای مختص فیلم مثل آی.ام.دی.بی بخوانید نکات جالب و خواندنی زیادی دربارهی هر کدام از آنها پیدا میکنید. مثلاً دربارهی خانوادهی شگفتانگیزها متوجه میشویم که براد برد علاوه بر کارگردانی، نویسندگی و گویندگی در این فیلم (در نقش ادنا مد) یک نقش خیلی مهم دیگر هم در این فیلم داشته و آن این بوده که طراحان پیکسار (احتمالاً از شدت علاقه 😉 به براد برد) سیمای چهرهی سیندرم (بادی) -نقش منفی داستان- را از روی صورت او طراحی کردهاند!
از نکات جالب دیگری که میتوانید در میان این حاشیهها بیابید اتفاقات مشترکی است که در این فیلمها میافتد. مثلاً گویا در همهی آنها اشارهای به اتاقی به شمارهی A-113 گنجانده شده . در فیلم موش سرآشپز این شماره روی برچسبی که به گوش یکی از موشها الصاق شده چاپ شده و در شگفتانگیزها شمارهی این اتاق را در یکی از صحنهها از روی یک مانیتور میشود خواند.
یکی دیگر از نقاط مشترک این فیلمها آن است که برای تمام آنها پیشپردههای تبلیغاتیی با یک ویژگی مشترک ساخته شده و آن ویژگی این است که در پیشپرده صحنههایی را میبینید که در فیلم اصلی وجود ندارد! در واقع این پیشپردهها بیشتر تلاش میکنند بیننده را گول بزنند و وانمود کنند داستان چیز دیگری است. این تکه، پیشپردهی فیلم شگفتانگیزهاست:
پیشپردهی دیگری هم برای این فیلم ساخته شده (با ترکیب صحنههای موجود در فیلم)، که در آن وانمود میشود داستان فیلم دربارهی مشکلات عصبی و روانی پیش آمده برای آقای شگفتانگیز است!
این تکه هم بریدهی آگهی تبلیغاتی فیلم موش سرآشپز است:
پیکسار آگهیهای تبلیغاتی فیلمهایش را در این صفحه گرد آورده.
پیشتر ذکر خیری 😉 از اهلی شیرازی شاعر قرن نه و ده هجری کردهام (اینجا، شماره ۲). احتمالاً میدانید که قبر اهلی شیرازی در جوار آرامگاه حافظ است. امروز میان صحبتهای سر میز غذا با همکاران، یاد روایتی از ماجرای دفن اهلی شیرازی در جوار حافظ افتادم که پیشترها در یکی از مجلات خوانده بودمش. جستجوی مختصری کردم، در هیچ سایتی نقل آن روایت را ندیدم. گفتم برای شما بگویمش، خالی از لطف نیست.
این طور که روایت کردهاند پس از مرگ اهلی راجع به محل دفن او بین بزرگان شهر اختلاف نظر بود. تصمیم گرفتند به دیوان خود اهلی تفأل بزنند و از خود او کسب تکلیف کنند. این بیت آمد:
جایم به روز واقعه پهلوی او کنید
او قبلهی من است، رخم سوی او کنید
انگار مشکل شد دو تا! حالا علاوه بر مشکل محل دفن، باید «او»ی مورد اشارهی حضرت اهلی را هم مییافتند. عدهای با توجه به ارادت اهلی به حافظ عقیده داشتند «او» حافظ است و اهلی میخواسته در جوار حافظ دفن شود. تصمیم گرفتند از خود حافظ چارهجویی کنند. به دیوان حافظ تفأل زدند، این بیت آمد:
رواق منظر چشم من آشیانهی توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانهی توست!
این شد که اهلی را در جوار حافظ به خاک سپردند!
این تبلیغ را خیلی جاها دیدهام و احتمالاً شما هم آن را دیدهاید:
محتوایش یک چیزهایی است در مورد پیدا کردن دوستان قدیمی و همکلاسیها و چیزهایی مثل این. یادم هست که وقتی از mail.com استفاده میکردم این تبلیغ را زیاد میدیدم.
همین چند دقیقه پیش سایت آی.ام.دی.بی را باز کردم تا اطلاعات فیلمی را ببینم که این را دیدم:
شکل دیگری از همان تبلیغ است که انگاری میخواهد باهوشتر باشد: از روی آی.پی بازدیدکننده بفهمد کجایی است و کمی خودمانیتر و نزدیکتر بشود تا بلکه او را وادار به کلیک کند احتمالاً. هوشمندانهتر است، اما … .
هیچ میدانستید که در فهرست صدتایی پرطرفدارترین وبلاگهای دنیا سه تا وبلاگ (سایت) ایرانی حضور دارند؟ تازه یکی از آنها در فهرست ده تای اول قرار دارد! بعید میدانم بتوانید نام این سه وبلاگ را حدس بزنید. ببینید:
اینها لینکهایی هستند که به طور پیشفرض در قالبهای پرشینبلاگ (دوتای اول) و بلاگفا (سومی) گنجانده شدهاند. اینطور که معلوم است این محبوبیت خیرهکننده کنجکاوی تکنوراتیها را هم برانگیخته، فکر نمیکنم خیلی خوشحال بشوند وقتی بفهمند سیستم محبوبیتسنجشان کثرت حضور چند لینک پیشفرض را با محبوبیت آنها اشتباه گرفته است. بیچاره اینهایی که میآیند مینشینند این آمارها را تحلیل میکنند!
راستی! دارم به یک چیز دیگر فکر میکنم! به نظرتان پرشین بلاگ و بلاگفا سفارش بمب گوگلی قبول میکنند؟! 😉
فلیکر ۵۰۰ میلی: قبل از مصرف با پزشکتان مشورت کنید، عوارض جانبی شامل خلاقیت بیش از حد، کمخوابی و علاقمندی بیمارگونه به دوربینهای دیجیتال است:
قبل از شروع مصرف بهتر است دوباره در این باره فکر کنید، به اخطارها توجه کنید:
پیش از آن که اعتیاد به این پدیده دامن شما را هم بگیرد:
با ساربان بگویید احوال آب چشمم،
تا بر شتر نبندد محمل به روز باران!
شعر از سعدی است.
کیانو ریوز در دو صحنه:
خطاب به مأمور اسمیت در فیلم ماتریکس
خطاب به جن به دام افتاده در فیلم کنستانتین