رمزگشایی یک زبان ناشناخته

وبلاگهای مجله‌ی وایرد را اگر مثل من حداقلهای انگلیسی‌فهمی را دارید نگاه کنید. جالبند و احتمالاً خوشتان می‌آید.

البته این روزها ارتباط اینترنتی خانگی من با سایتهایی که قسمتهایی از صفحات آنها از دامنه‌ی googlesyndication.com بارگذاری می‌شود (مثل همین مجموعه وبلاگها) شدیداً مشکل دارد. یعنی باید چند دقیقه منتظر بمانم تا بالا بیایند. فعلاً این مشکل را برای خودم با یک افزونه‌ی فایرفاکس حل کرده‌ام. گفتم شاید این راه حل به کار شما هم بیاید.

در هر صورت امروز ضمن مرور این وبلاگها، به مطلبی رسیدم در مورد این که چطور شخصی به کمک روشهای هوش مصنوعی توانسته به این نتیجه برسد که یک شبه خط ناشناخته‌ی مربوط به یک تمدن چند هزار ساله‌ی هندی/پاکستانی واقعاً یک خط است و نه نقاشیها و سمبلهای بدون ارتباط با زبان (زحمت کشیده البته 😉 ، روش کارش اینطوری بوده که مدلش را با چهار خط واقعی مثل خط زبان انگلیسی و چهار غیر خط مثل الگوهای دی.ان.ای، یک زبان برنامه‌نویسی و … آموزش داده، به این نتیجه رسیده که غیرخطها الگوهای کاملاً منظم یا بسیار در هم ریخته دارند ولی خطهای نوشتاری زبانها از لحاظ نظم در میانه‌ی این دو حالت قرار می‌گیرند، نهایتاً شبه خط هندی را به مدلش داده و مدلش به این نتیجه رسیده که این شبه خط واقعاً خط نوشتاری یک زبان است).

ادامه خواندن “رمزگشایی یک زبان ناشناخته”

قلب جوهر

حوالی دقیقه‌ی چهاردهم فیلم قلب جوهر:

صحنه‌ای از فیلم قلب جوهر

– Do you have any idea how valuable this manuscript is?

– Yes, I know.

– Oh, you know, do you?

– It’s Persian, isn’t it? I can tell from the illuminations … the pinks and the blues and the gold-patterned background. Maybe from the late 12th century or so?

– Goodness me, what a little know-it-all.

– It’s beautiful.

– Yes, it is, isn’t it? But I just adore everything Persian.

– You’ve been to Persia, then?

– Yes, a hundred times. Along with St. Petersburg, Paris, Middle Earth, distant planets and Shangri-la. And I never had to leave this room.

ابعاد تصویر کتاب (در نسخه‌ای از فیلم که من دارم) طوری نیست که بشود شعرها را خواند، ولی نمای نزدیکتری از نقاشیها نشان داده می‌شود که نشان می‌دهد تصویر باید مربوط به کتابی با یک داستان عاشقانه باشد: مثلاً یکی از کتابهای نظامی یا احتمالاً یکی از داستانهای عاشقانه‌ی شاهنامه.

ادامه خواندن “قلب جوهر”

جی.پی.اس نوکیا ۵۸۰۰

نوکیا ۵۸۰۰ جی.پی.اس دارد و این یکی از دلایلی بود که من بر اساس آنها این گوشی را برای خرید انتخاب کردم (این نوشته و این یکی را که پیش‌تر در مورد این گوشی نوشته‌ام ببینید).

دو برنامه‌ی از پیش نصب شده برای استفاده از جی.پی.اس دستگاه روی آن وجود دارد. یکی که (در منوی فارسی) «مکان» نامیده شده و امکان مشاهده‌ی طول و عرض جغرافیایی و ارتفاع مکان جاری و همچنین در صورتی که در حال حرکت باشید امکان مشاهده‌ی سرعت حرکت، مسافت طی شده و مانند آن را فراهم می‌آورد و دومی برنامه‌ی «نقشه‌ها»ی نوکیاست که امکان نمایش موقعیتها را روی نقشه دارد. نقشه‌های مورد نیاز برای این برنامه را باید جداگانه و توسط برنامه‌ی ویندوزی Nokia Map Loader دریافت کنید که البته فعلاً نقشه‌ی ایران را ندارد و عملاً بدون نقشه‌ی ایران کاربرد چندانی برای ما ندارد. برنامه‌ی نقشه‌ها امکانات دیگری نیز همچون راهنمای مسیر برای رانندگی و پیاده‌روی را نیز ارائه می‌کند که باید جداگانه دریافت و به برنامه اضافه شوند و اغلب هم مجانی نیستند و باید خریداری شوند.

به کمک برنامه‌ی «مکان» می‌توانید طول و عرض جغرافیایی مکانها را به دست آورید، آنها را در قالب «مرزنماها» ذخیره کنید و بعداً روی کامپیوتر، به کمک نقشه‌های گوگل، نقشه‌ی موقعیت مورد نظر را مشاهده کنید. برای پیدا کردن آسان موقعیتها در «تنظیمات موقعیت‌یابی» که در منوی «گزینه‌ها» به آن دست پیدا می‌کنید، گزینه‌ی «نشان‌گذاریهای دلخواه» را انتخاب کنید و قالب مختصاتی را «DDD.DDDDD» تنظیم کنید تا بتوانید بدون زحمت مختصات مکان مورد نظر را در نقشه‌های گوگل پیدا کنید.

وضعیت ماهواره GPS

نشانگر قدرت سیگنال ماهواره‌های GPS گوشی

موقعیت ماهواره‌های GPS

موقعیت ماهواره‌های GPS

موقعیت فعلی

اطلاعات مکان فعلی (روبروی مجموعه‌ی نیاوران، میدان شهید باهنر تهران)

موقعیت محل روی نقشه‌های گوگل

جستجوی اطلاعات موقعیتی روی نقشه‌های گوگل

چند روز پیش یک نسخه از نرم‌افزار «رهیاب همراه – تهران ۸۷» را خریدم، که برای تهران‌گردی به کمک جی.پی.اس گوشی برنامه‌ی مفیدی است. این برنامه روی ۵۸۰۰ اجرا می‌شود (مبتنی بر جاواست)، به فرمانهای لمسی پاسخ می‌دهد (هر چند منو و دکمه‌های کنترلی برنامه بسیار کوچکند و برای کنترل دقیق آنها نیازمند استفاده از قلم هستم، ضمناً برای پیدا کردن یک مکان خاص امکان جستجو ندارد و مجبورم از فهرستهای الفبایی برای پیدا کردن آنها استفاده کنم) و می‌تواند موقعیت شما را در تهران به کمک اطلاعات جی.پی.اس روی نقشه مشخص کند. در صورتی که همانند من ترجیح می‌دهید صفحه‌کلید کمکی بزرگ و بدقواره‌ای که روی برنامه ظاهر می‌شود را غیرفعال کنید، در تنظیمات برنامه‌های نصب شده (تنظیمات خود گوشی و نه برنامه‌ی رهیاب) این صفحه کلید را خاموش کنید.

رهیاب تهران ۸۷ - صفحه‌ی افقی در حال جستجوی سیگنال

رهیاب تهران ۸۷ – صفحه‌ی افقی در حال جستجوی سیگنال

رهیاب تهران ۸۷ - صفحه عمودی در حال نمایش موقعیت فعلی

رهیاب تهران ۸۷ – صفحه عمودی در حال نمایش موقعیت فعلی

نسخه‌های اولیه‌ی میان‌افزار این گوشی، گویا اطلاعات مکانیابی را در عکسهای گرفته شده با دوربین ثبت نمی‌کردند. به هر حال، در نسخه‌ی فعلی میان‌افزار این گوشی می‌توان قابلیت «ضبط محل» را روشن کرد تا در اطلاعات EXIF عکسهای گرفته شده اطلاعات موقعیتی هم ضبط شود و بتوانید با آپلود عکس به سرویسهایی مانند فلیکر یا پانورامیو، بدون نیاز به ثبت دستی، موقعیت عکسهایتان را روی نقشه‌ها داشته باشید، عکسهای دیگران را از موقعیت مورد نظرتان پیدا کنید، یا از گوشیتان به عنوان مکملی برای دوربینهای دیجیتالی که جی.پی.اس ندارند استفاده کنید و اطلاعات موقعیتی عکسهایی را که با آنها می‌گیرید با استفاده از عکسهای کمکی گرفته شده با گوشی به دست آورید.

نمایش خودکار موقعیت عکس در فلیکر

در صورتی که قابلیت «ضبط محل» دوربین را فعال کرده باشید با آپلود عکسهای گرفته شده به فلیکر موقعیت گرفته شدن آنها را روی نقشه می‌بینید. این عکس را در فلیکر اینجا ببینید. توجه داشته باشید که موقعیت واقعی گرفته شدن عکس چند ده متر پایین‌تر است و تفاوت جاری احتمالاً ناشی از خطای GPS است.

ورودی دستنویس فارسی نوکیا ۵۸۰۰

یکی از قابلیتهای جالب (و البته به نظر من تا حدودی فانتزی) نوکیا اکسپرس میوزیک ۵۸۰۰ قابلیت تشخیص دستنوشته‌ی گسسته‌ی فارسی آن است. این ویدئو نحوه‌ی عملکردش را نشان می‌دهد:

[MEDIA=20]

ویدئو را با اتصال کابل خروجی تلویزیون گوشی به ورودی ویدئوی کارت تی.وی تهیه کرده‌ام.

فیلترینگ هوشمند ملی

چند وقتی است (با اینترنت خانگی من / شرکت آسیاتک) بعضی عکسهای شاعران گنجور در دسترس نیستند:

گنجور

اگر روی عکسهای غیرقابل مشاهده کلیک راست کنید و View Image را بزنید متوجه می‌شوید که عکسهای مذکور فیلتر شده‌اند.

تجربه‌ی قبلی نشان داده که اگر این عکسها روی خود گنجور میزبانی کنم ماه به نصفه نرسیده پهنای باندش تمام می‌شود. دنبال سایت میزبانی عکس رایگانی می‌گردم که کاراییش خوب باشد (مثل tinypic) و هنوز فیلتر نشده باشد. شما سراغ ندارید؟ هر چند … با این هوشی که فیلترینگ ملی دارد از خودش نشان می‌دهد احتمالاً به زودی این مشکل هم با فیلتر شدن کامل گنجور (پاک شدن صورت مسأله 😉 ) حل می‌شود.

۸۸

همین پریروز از تعطیلات طولانی بیست روزه برگشته‌ام. دوری از اینترنت و کلاً کامپیوتر مزه داده و فعلاً چندان میلی به بازگشت به عادتهای پیش از عید ندارم. کلی ایمیل نخوانده دارم و … .

می‌دانید؟! مدتهاست که شبها پیش از خواب، راجع به کارهایی که قرار است انجام دهم فکر نمی‌کنم و برای آمدن فردا اشتیاق ندارم! شدیداً نیاز به تغییر دارم. امیدوارم امسال فرصت تغییر را بیابم و بتوانم از آن استفاده کنم.

سال نو مبارک!

۵۸۰۰

گوشیی را که قرار بود بخرم یک هفته یا بیشتر می‌شود که خریده‌ام. البته در خرید -به دلیل ناخرسندی از شلوغی خیابانها و میدان محل خرید!- کمی عجله کردم و گوشیی را خریدم که گارانتی معتبر نوکیا را ندارد -هر چند یکی از فروشگاههایی را برای خرید انتخاب کرده بودم که نامش در سایت نوکیا آمده بود- . در هر صورت فعلاً از خریدم چندان ناراضی نیستم، هر چند احتمال دارد به زودی پشیمان شوم.

گوشیی که من خریدم برای عرضه در بازار انگلستان ارائه شده بود و به همین خاطر از (تایپ) فارسی پشتیبانی نمی‌کرد. به همین لحاظ مجبور شدم کد محصول گوشی را عوض کنم (به این روش) و با کمک کدی که برای گوشیهای عرضه شده در ایران ارائه شده منو، صفحه کلید، تشخیص دستخط (حروف گسسته) و فرمانهای صوتی فارسی به آن اضافه شد.

چند قابلیت لازم را این گوشی در مقایسه با گوشی قبلیم ندارد، مثلاً ساعت را روی صفحه‌ی خاموشش نشان نمی‌دهد، امکان ضبط مکالمه را ندارد، فلاش دوربینش با کمک یک میانبر سریعاً به چراغ قوه تبدیل نمی‌شود و برنامه‌های پیش‌فرض برای کرونومتر و همینطور کنترل ماوس کامپیوتر یا پاورپوینت به وسیله‌ی بلوتوث را ندارد. با میان‌افزار اولیه‌ی گوشی (مخصوص انگلستان) نمی‌شد دوربین دوم را (در حالت عکس/فیلمبرداری) روشن کرد که با تغییر آن این قابلیت به آن اضافه شد. نرم‌افزارهای طرف کامپیوترش مزخرف و پراشکال هستند و تا به حال چندین بار خود گوشی هم قفل کرده. اما در کل قابلیتهایی همچون صفحه‌ی نسبتاً بزرگ تماسی آن و تشخیص دستخط و صفحه‌کلید کامل افقیش می‌تواند باعث شود از عیوب اولیه‌ی آن چشم‌پوشی کنم.

گوشی قابلیت پخش فیلم با فرمت MP4 را دارد و روی آن پیش‌پرده‌ی فیلم شوالیه‌ی تاریکی به عنوان یکی از فیلمهای نمونه در دسترس گذاشته شده. اگر فیلم را در دسترس دارید صحنه‌های مربوط به هنگ‌کنگ آن را بازبینی کنید. گوشیهای مرموزی که لوشس فاکس از آنها برای ارزیابی محل ربودن مجرم مورد نظر بتمن استفاده می‌کند نوکیا اکسپرس میوزیک ۵۸۰۰ هستند و این فیلم در واقع‌ پیش‌تبلیغی بوده برای این مدل از گوشیهای نوکیا.

نوکیا ۵۸۰۰ در فیلم شوالیه‌ی تاریکی
نوکیا ۵۸۰۰ در فیلم شوالیه‌ی تاریکی
نوکیا ۵۸۰۰ در فیلم شوالیه‌ی تاریکی

نوکیا ۵۸۰۰ در فیلم شوالیه‌ی تاریکی

خوراکی برای فیلمها

می‌دانید؟! شبها پیش از این که بخوابم، بیشتر وقتها، -دیگر فکر می‌کنم برایم عادت شده-، به طور ناخودآگاه یک لحظه چشمم را باز می‌کنم و تاریکی روبه‌رو را نگاه می‌کنم. فکر می‌کنم به این که الان کجا هستم، پارسال کجا بودم، چند سال پیش کجا بودم و آن وقتها دوست داشتم الان کجا باشم. می‌دانید؟! مثل برق دارد می‌گذرد روزها و ساعتها. نه این که واقعاً هدف مهمی داشته باشم و از نرسیدن به آن حسرت بخورم، نه! فقط دوست دارم این روزها و ساعتهایی را که پشت سر می‌گذارم ازشان یک خروجی، یک یادگاری داشته باشم. بدانم که این ساعتها را تلف نکرده‌ام. می‌دانید؟! گاهی فکر می‌کنم به این که اگر من، فردا، دیگر بیدار نشوم از دنیا چه چیزی کم می‌شود. آیا اصلاً اگر کل من و زندگی من را از فهرست آدمهایی که تا به حال آمده‌اند و رفته‌اند حذف کنند اتفاق مهمی می‌افتد؟! جواب تأسف‌آوری را که به آن می‌رسم احتمالاً خودتان می‌توانید حدس بزنید.

بگذریم! روی همان حساب پاراگراف اول دوست دارم خیلی از کارهایی را که می‌کنم -هر چند اهمیت چندانی نداشته باشند- مستند کنم. کارهایی با حداقل ارزش دیدن یک عکس خوب و دیدن یک فیلم. در راستای فعالیت دوم، افزونه‌ای را بر روی وردپرس نصب کرده‌ام که به من امکان ثبت فهرست فیلمهایی را که دیده‌ام می‌دهد (نشانی این افزونه). به کمک این افزونه می‌توان به کمک یک نشانک (بوکمارکلت) به آسانی دیدن فیلمها را ثبت کرد، علاوه بر آن، به آنها امتیاز داد و یک توضیح یا نقد کوچک راجع به آنها نوشت. نهایتاً فهرست فیلمها را در قالب یک صفحه‌ی مجزا و یک ابزارک وردپرس منتشر کرد. فهرست فیلمهایی را که تا به حال به کمک این افزونه دیده شدنشان را ثبت کرده‌ام اینجا ببینید.

فیلمهایی که دیده‌ام

فکر می‌کنم یک سال و نیمی هست که من این افزونه را نصب کرده‌ام و از آن زمان تا حالا این افزونه چندان تغییری نکرده و به‌روزرسانی عمده‌ای برای آن ارائه نشده. به همین لحاظ این افزونه نقصهایی هم دارد. یکی از نقصهای آن عدم ارائه‌ی خروجی آر.اس.اس (خوراک) است.

امروز به نظرم رسید که خروجی خوراکی برای این افزونه درست کنم و آن را به حساب کاربری فرندفیدم اضافه کنم. کمی جستجو کردم و کدی که در ادامه می‌بینید نتیجه‌ی این جستجوهاست. اگر بخواهید برای وردپرس خروجی خوراک بدلخواه درست کنید باید از چنین ساختاری استفاده کنید. خروجی نهایی یک افزونه‌ی ساده است. با امید این که نویسنده‌ی اصلی این افزونه بالاخره روزی خروجی خوراک را به آن اضافه خواهد کرد تمام چیزهایی را که می‌توانستند «انتخابی» باشند در متن کد گذاشته‌ام (عنوان خوراک، نشانی، تعداد و …) و اگر خواستید از آن استفاده کنید باید این موارد را ویرایش کنید. ضمن آن که افزونه‌ی امتیازدهی به فیلمها در وبلاگ من در پوشه‌ی wp_movie_ratings نصب شده و افزونه‌ی نوشته شده توسط من برای این که درست کار کند باید در ریشه‌ی پوشه‌ی افزونه‌ها قرار گیرد و اگر غیر از این می‌خواهید باشد باید آن را ویرایش کنید.

ادامه خواندن “خوراکی برای فیلمها”

حدیث نفس!

شما از تلفن همراهتان چه استفاده‌ای می‌کنید؟ بیشتر صحبت می‌کنید؟ پیامک می‌فرستید؟ یا …؟! این نمودار را ببینید:

از گوشی موبایلم چه استفاده‌ای می‌کنم

نمودار را از سایت گراف جم برداشته‌ام، از این صفحه. ایده‌ی این سایت آن است که بازدیدکنندگان و علاقمندان به سایت با کمک ابزارهای آن نمودارهای طنزآمیز و خنده‌دار درست کنند. بگذریم!

دو یا سه هفته پیش من گوشی موبایلم را (روشن و در حال کار) با ماشین لباسشویی شستم و بعد از آبکشی، از جیب کاپشنم بیرونش آوردم.

توصیه‌ی اقتصادی: اگر شما هم بلای مشابهی سر گوشیتان آوردید، اولین کاری که می‌کنید این نباشد که سعی کنید روشنش کنید تا ببینید کار می‌کند یا نه. سعی کنید بگذارید به اندازه‌ی کافی خشک شود، بعد …

به هر حال، توصیه‌ی بالایی حاصل جستجوهای بعد از واقعه -به دنبال راه علاج- است و من دقیقاً اولین کاری که بعد از بیرون آوردن آن از جیب کاپشنم کردم روشن کردن آن بود! روشن شد، البته فقط فلاش دوربینش. بعد از آن یکی دو باری گوشی را باز و بسته کردم. همه جایش را خشک کردم و امتحانهای مجدد، نتیجه‌ای جز حداکثر همان روشن شدن فلاش دوربین یا چراغ مادون قرمز نداشت. باتری را به کمک فلاش دوربین کاملاً خالی کردم. اما بعد از آن دیگر گوشی باتری را شارژ نکرد …، کم کم به فکر تعمیرکار افتاده‌ام و البته به دنبال آن وسوسه‌ی خرید یک گوشی جدید یقه‌ام را محکم گرفته و دستش را توی جیبم کرده این روزها و من ضعیف‌النفس به زودی احتمالاً در برابرش تسلیم خواهد شد و … .

در هر صورت، در این مدت نبود گوشی موبایل را من به صورت متفاوتی احساس کرده‌ام. من با «تلفن» موبایل خیلی کمتر از حد متعارف سر و کار داشته‌ام و دارم. می‌دانید؟! نبود گوشی، در گام اول، باعث شد -بعد از مدتها- سراغ ساعت زنگدار قدیمیم بروم و تازه بفهمم زنگ آن چندان مطمئن کار نمی‌کند. هر چند، همان پیشترها هم صبحها معمولاً چند دقیقه پیش از این که موبایلم زنگ بزند از خواب بیدار می‌شدم. الان هم همینطور است! با این تفاوت که این روزها با خیال راحت تا صبح، یکسره نمی‌خوابم و معمولاً نیم ساعت یا یک ساعت پیش از ساعت مقرر بیدارم.

مشکل دیگر، مربوط به پخت و پز است و زمانهایی که باید طول بکشد تا مرحله‌ی بعدی پختن را انجام دهم. برای این کار یک زمانسنج ویندوزی داونلود کردم که چندان ازش خوشم نیامد. این چند وقته، یا از این ساعت زنگی آنلاین استفاده می‌کرده‌ام یا زمان شروع هر مرحله را روی کاغذ می‌نوشته‌ام تا حواسم به کارم باشد.

لیست خریدها (چند بار رفته‌ام برای خرید یک چیز خاص، یادم نیامده چه می‌خواستم بخرم، کلی آت و آشغال اضافی خریده‌ام، برگشته‌ام و متوجه شده‌ام آن چیز ضروری بین لیست خریدهایم نیست!)، موعد پرداخت هزینه‌ی اینترنت، موعد اجاره‌خانه و … ! می‌دانید؟! من به یک گوشی موبایل احتیاج دارم، البته احتمالاً فقط به یک «گوشی» موبایل!

به هر حال، وبگردی درباره‌ی گوشیها را شروع کرده‌ام. این روزها صفحه‌های لمسی و جی.پی.اس متداول شده و من هم تقریباً مصمم هستم که -اگر خواستم بخرم- این بار یک گوشی حائز این قابلیتها و «سیستم‌عامل‌دار» بخرم، ترجیحاً ویندوزی، اما با بودجه‌ای که در نظر گرفته‌ام احتمالاً معقول‌ترین گزینه نوکیا ۵۸۰۰ اکسپرس میوزیک است که سیمبینی است. شاید هم بر وسوسه‌ی پرخرجم غلبه کردم و همان گوشی آب کشیده را فرستادم تعمیر، تا ببینم چه می‌شود.

مدتهاست که دستی به سر و روی اینجا (گزیر) نکشیده‌ام. چیدمان صفحات در اینترنت اکسپلورر ۸ (نسخه‌ی کاندیدای انتشار) به هم ریخته است (هر چند html و css صفحات استاندارد است) و سر فرصت باید صفحه‌ی برگزیده‌ها را بروز کنم.

علی‌الحساب امروز تقریباً تمام وقتم به بازسازی بایگانی سایت شرکت منحله‌ی سابقم گذشت (با توجه به آن که از پایگاه داده‌های وبلاگش پشتیبانی نداشتم – یا به احتمال قوی‌تر داشتم و نیافتم- نوشته‌هایش را یکی یکی از روی یک نسخه‌ی داونلود شده کپی کردم و بعضی نوشته‌هایش را هم بی‌خیال شدم).

بایگانی سایت شرکت منحل شده‌ی کارا

پیش‌تر بخش دیگری از یادگاریهای قدیمیم را (سایت شخصی) به اینجا انتقال داده بودم. منوی «آثار دیگر» را به «بخشهای دیگر» تغییر نام دادم و این زیرسایتها را از طریق آن در دسترس گذاشتم.

خوراک تازه‌های گنجور را که پیش‌تر به کمک این سرویس با خوراک گزیر مخلوط کرده بودم جدا می‌کنم. بنابراین اگر مشترک گزیر هستید دیگر «تازه‌های گنجور» را دریافت نمی‌کنید. در صورتی که مایل به دنبال کردن «تازه‌های گنجور» هستید مشترک خوراک مستقل آن شوید.