کیانو ریوز در دو صحنه:
خطاب به مأمور اسمیت در فیلم ماتریکس
خطاب به جن به دام افتاده در فیلم کنستانتین
نوشتههای گاه و بیگاه حمیدرضا محمدی
کیانو ریوز در دو صحنه:
خطاب به مأمور اسمیت در فیلم ماتریکس
خطاب به جن به دام افتاده در فیلم کنستانتین
خوبی اینترنت این است که وقتی هوس نوشته یا شعر معروفی به سر آدم میزند در دسترس نبودن کتابخانه مانعی برایش به حساب نمیآید. امروز هوس آن ترکیب بند معروف وحشی بافقی را کرده بودم: شعری که قالب و تکرار آهنگین قوافی آن، آن را از نظر زبانی خوشایند نموده. بد ندیدم چند بند زیبای ابتدایی آن را اینجا بیاورم:
دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
داستان غم پنهانی من گوش کنید
قصهی بیسروسامانی من گوش کنید
گفت و گوی من و حیرانی من گوش کنید
شرح این آتش جانسوز نگفتن تا کی؟!
سوختم، سوختم، این راز نهفتن تا کی؟!
روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم
ساکن کوی بت عربدهجویی بودیم
عقل و دین باخته، دیوانهی رویی بودیم
بستهی سلسلهی سلسلهمویی بودیم
کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود
یک گرفتار از این جمله که هستند نبود
نرگس غمزهزنش این همه بیمار نداشت
سنبل پرشکنش هیچ گرفتار نداشت
این همه مشتری و گرمی بازار نداشت
یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت
اول آن کس که خریدار شدش من بودم
باعث گرمی بازار شدش من بودم
عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او
داد رسوایی من شهرت زیبایی او
بس که دادم همه جا شرح دلارایی او
شهر پرگشت ز غوغای تماشایی او
این زمان عاشق سرگشته فراوان دارد
کی سر برگ من بیسروسامان دارد؟!
چاره این است و ندارم به از این رای دگر
که دهم جای دگر دل به دلارای دگر
چشم خود فرش کنم زیر کف پای دگر
بر کف پای دگر بوسه زنم جای دگر
بعد از این رای من این است و همین خواهد بود
من بر این هستم و البته چنین خواهدبود …
متن کامل شعر را میتوانید اینجا بخوانید (باید ثبت نام کنید یا از اطلاعات کاربری دیگران استفاده کنید).
اگر دنبال اطلاعات فارسی دربارهی مشاغل، شرکتها و موضوعات مشابه میگردید بد نیست سایتهای کتاب اول و آفتاب را هم آزمایش کنید. برای من که در این زمینهها خیلی وقتها مفیدتر از موتورهای جستجو بودهاند. کسی سایت یا پورتال مشابهی را با حجم اطلاعات قابل رقابت سراغ دارد؟ (سایت دوم خیلی از مطالبش را فقط در اختیار کاربران ثبت نام شدهاش قرار میدهد. اگر حوصلهی ثبت نام ندارید سعی کنید از نامهای کاربری آماده و یا روشهای متعارف دیگر استفاده کنید).
وب در آستانه سال نو میلادی : الوان وب
۱- گاهی که کنجکاو میشوم ببینم چقدر «هستم» معمولاً نام دامنههای سایتهای مرتبط با خودم را با استفاده از ابزارهای مخصوص این کار ردگیری میکنم. امروز هم آمدم همین کار را بکنم که عبارتی که در عنوان صفحهی اول نخستین نتیجهی گوگل برای این عبارت نوشته شده توجهم را به خودش جلب کرد:
تا به حال ندیده بودمش! هر چند بارها و بارها همین عبارت را جستجو کرده بودم و در بسیاری از موارد روی اولین نتیجه کلیک کرده بودم. درست مثل ساعت دیجتیالیی که امروز برای اولین بار روبروی جایی که هر روز ساعت ورود و خروجم را به و از شرکت توی لیست مخصوص مینویسم دیدمش و فکر میکردم تازه نصبش کردهاند، اما فهمیدم که ماهها پیش از این که من بیایم این ساعت همینجا بوده! من را بگو که هر روز برای ثبت ساعت با کلی زحمت از موبایلم استفاده میکردم!
«دوز روازنهی خودشیفتگی شما!» : تعبیر جالبی است.
۲- بیشتر وقتها به جای عبارت شمارهی ۱، عبارت link popularity را جستجو میکنم و همیشه روی این نتیجه که گاهی اولین و گاهی دومین نتیجهی یافت شده است کلیک میکنم. این سایت نتایج جالبی را در اختیار علاقمندان به این گونه تحلیلها میگذارد. مثلاً این نمودار نشان دهندهی تاریخچهی بالا و پایین شدن تعداد لینکهای ورودی به سایت من است:
۳- این سایت از آن سایتهایی است که احتمالاً برای علاقمندان به طراحی وب و استانداردهای مرتبط با آن مفید است. بد نیست طراحیهایتان را با معیارهای این سایت بسنجید. نتایج مربوط به من را اینجا ببینید.
شاید این به درد علاقمندان طراحی وب بخورد: یک برنامهی خیلی کوچولو و جمع و جوری هست به اسم ویستا (Vista). البته این که میگویم «هست» شاید الان دیگر در دسترس نباشد (من این برنامه را حدود سه سال و نیم پیش روی یکی از سیدهای پشتیبانم رایت کردهام). به هر حال چند وقت پیش سعی کردم نسخهی جدیدتری از آن را پیدا کنم که تا آنجا که یادم هست سایت اصلی این برنامه ناپدید شده بود یا تغییر ماهیت داده بود (فعلاً حوصله ندارم تحقیق کنم ببینم کدامش بوده: به هر حال نبود ;)). داشتم فکر میکردم که چه میشود اگر طراح یا صاحبامتیاز این برنامهی ریزه پیزه از مایکروسافت به خاطر استفادهی بیمجوز از نام تجاریش شکایت کند چرا که «ویستا» مدتها پیش از این که مایکروسافت بیندازدش سر زبانها، اسم این برنامه بوده (البته بعید میدانم کسی اسم یک برنامهی رایگان را به صورت تجاری و انحصاری ثبت کند آن هم این برنامه را)!
اگر به کارتان میخورد از اینجا بگیریدش (دو تا پوستهی اضافی هم ضمیمهش کردهام به همراه یک برنامهی مشابه [تشخیص دهندهی کد رنگی آیتمها در صفحات وب و غیره]، آن هم با دو تا پوستهی مخصوص خودش).
این تکههایی از جواب یک ایمیل است و مال خیلی وقت پیش، یک دفعه نمیدانم چرا یادش افتادم و هوس کردم بگذارمش اینجا. البته مطمئن نیستم که به این حرفهایی که آن وقت زده باشم کاملاً اعتقاد داشته باشم! :
در مورد وبلاگ و وبلاگستان و اینجور حرفها خوب میدونی نمیخوام بگم من مثلا یه جور جدایی فکر میکنم و اینجور حرفها، اما فکر میکنم در همین حدی که با ملت ارتباط دارم برای من کافیه. مهم هم نیست که روزانه ۱ نفر وبلاگ منو میخونه یا ۱۰۰۰ تا (هیچ مشکلی هم ندارم اگه فکر کنی مثلاً گربه دستش به گوشت نمیرسه … ، چون واقعاً شاید علت این که اینجوری فکر میکنم همین باشه 😉 )، چون این کاری که دارم میکنم جدا از این که چند نفر دارن میخوننش خودمو ارضا میکنه، همین هم کافیه.
میدونی وبلاگ هدف نیست، برای من یکی یه بازیچه است، یه فعالیت جانبیه، اما من با این فعالیت جانبی دارم یه هدف جدی رو دنبال میکنم و اونم اینه که فردا وقتی یه بنده خدایی یه کلمه ی فارسی رو جستجو میکنه حداقل به کمک امثال ماها یکی دو تا نتیجه خوب دم دستش بیاد تا احساس نکنه که واسه این که اطلاعات مفیدی رو که دنبالشه پیدا کنه حتماً باید قید زبون مادریشو بزنه و مثلاً اگه انگلیسی سرچ نکنه به جایی نمیرسه.
…
ببخشید اگه جملهبندیهایم و طرز نوشتنم غیرآدمیزادی و غیرقابل درک بود و موفق باشی.
۱- نمیدانم شما نقاشیهای پیش از دبستانتان، دفتر مشقهای دورهی ابتداییتان، دستنوشتههای دورههای سنی دور یا چیزهایی مشابه اینها را هنوز دارید و نگه میدارید یا نه. فکر میکنم وبلاگ -فارغ از ارزش مطالب تولیدی یا حتی صرفاً توزیعی ;)- میتواند برای کسانی -مثل خود من- که دوست دارند از گذشتههای خودشان یادگارهایی از آن دست داشته باشند یک ابزار و راهکار جالب باشد و شاید فقط یادگاری درست کردن برای آینده بتواند یک هدف کافی و یا تنها هدف یک وبلاگنویس از وبلاگ نوشتنش باشد.
۲- دارم فکر میکنم به این که چقدر سخت با فارسی ِ کتابی میشود حرف زد: آیا استفاده از زبان محاوره برای نوشتن کار درستی است؟ زبان محاورهایی که احتمالاً اساساً لهجهی بومی نویسندهی مطالب و حجم بالایی از مخاطبانش نیست و علی رغم این موضوع، احتمالاً هم او و هم همان دسته از مخاطبانش با این زبان مشکلی ندارند (یا شاید من اشتباه میکنم و دارند؟!).
۳- جملات بلند را چند درصد از خوانندگان تا آخر میخوانند و از آن عدهای که میخوانند چند درصدشان مجبور میشوند برای فهمیدن معنای جمله آن را از نو مرور کنند یا از تلاش مجدد برای درک آن منصرف میشوند؟
احتمالاً نام بورلند دلفی را شنیدهاید: دلفی یک ابزار و محیط برنامهنویسی مبتنی بر زبان پاسکال است که توسط شرکت بورلند تولید و عرضه میشود.
کمی در مورد دلفی و وابستگانش ویکیگردی کردم. این نکتهها را در مطالب خوانده شده، جالب دیدم:
۱- معمار اصلی دلفی و سلف آن (توربو پاسکال) یک دانمارکی به نام آندرس هیلزبرگ است که در سال ۱۹۹۶ به مایکروسافت پیوست و در آنجا رهبر تیم طراحی زبان سی شارپ بود.
۲- بسیاری از برنامهنویسان دلفی به دلیل تأخیر طولانی بورلند در ارائهی ویرایشی از این ابزار برنامهنویسی که از فناوری دات نت پشتیبانی کند به محیط و زبان برنامهنویسی سی شارپ (مایکروسافت) هجرت کردند.
۳- در فوریهی سال ۲۰۰۶ بورلند اعلام کرد که به دنبال خریداری برای محیطهای برنامهنویسی و ابزارهای پایگاه دادههایش از جمله دلفی میگردد. در نوامبر همان سال این شرکت از واگذاری محصولات خود منصرف شد و به جای این کار گویا قصد دارد تولید و پشتیبانی این محصولات را در قالب شرکتی به نام CodeGear از خود جدا کند.
۴- ویرایش مبتنی بر لینوکس این محصول موسوم به کایلیکس که در سال ۲۰۰۱ عرضه گردید به لحاظ کیفیت پایین، قیمت بالا و نبود علاقمندی به آن (احتمالاً در میان برنامهنویسان)، پس از عرضهی ویرایش سوم رها گردید، به گونهای که آخرین ویرایشهای عرضه شدهی این محیط برنامهنویسی را امروزه به سختی میتوان بر روی توزیعهای روز لینوکس نصب کرد. به نظر میرسد این محصول با تکیه بر علاقه و راهبری فردی به نام دنی تروپ تولید شده باشد که در سال ۲۰۰۵ از بورلند جدا شد و در گام اول به گوگل و در گام بعدی در سال ۲۰۰۶ به مایکروسافت پیوست.
از میان محصولات مشابه دلفی من لازاروس را دریافت و نصب کردهام و کمی هم با محیط آن بازی کردهام. علیرغم اندازهی بیش از حد بزرگ فایلهای اجرایی تولیدی این محیط برنامهنویسی و اشکالات قابل لمس آن فکر میکنم یک برنامهنویس دلفی بتواند با استفاده از این ابزار هم خیلی از کارهایی را که با دلفی میشود انجام داد انجام دهد.
نظر به نکتهی دوم این دو نکته، نوار ابزار گوگل برای فایرفاکس ویرایش ۲ را از اینجا بگیرید.