بلای خانمان برانداز ;)

فلیکر ۵۰۰ میلی: قبل از مصرف با پزشکتان مشورت کنید، عوارض جانبی شامل خلاقیت بیش از حد، کم‌خوابی و علاقمندی بیمارگونه به دوربینهای دیجیتال است:

فلیکر ۵۰۰ میلی گرم

قبل از شروع مصرف بهتر است دوباره در این باره فکر کنید، به اخطارها توجه کنید:

اعتیادآور است

پیش از آن که اعتیاد به این پدیده دامن شما را هم بگیرد:

معتاد به فلیکر

ایرانی می‌تواند!

جملات زیر را با فرض این که قسمتی از متن آخرین ایمیل دریافتیتان هستند بخوانید:

سلام
من و دوستم بر روی پردازش صوت کار می کنیم. در این زمینه به اطلاعاتی نیازمندیم. …

به امید آنکه بتوان تحولی در جهان با نام ایران انجام داد. فراموش نشود که ایرانی می‌تواند.
موفق باشید.

وقتی جمله‌ی مشخص شده را خواندید چه واکنشی نشان دادید یا چه احساسی بهتان دست داد؟ افتخار کردید؟ تأیید کردید؟ بی‌تفاوت بودید؟ در هر صورت من با خواندن این جمله به صورت ناخودآگاه پوزخند زدم! بعد با خودم فکر کردم که چرا چنین واکنشی نشان دادم! آیا فکر کردم که ایرانی نمی‌تواند؟! آیا ایرانی نمی‌تواند؟! آیا آن که می‌تواند ایرانی نیست؟! آیا توانستن به ایرانی بودن ربط دارد؟! آیا این جمله خنده‌دار است؟! آیا این جمله یک شعار مسخره است؟! آیا من دچار «عدم خودباوری» و «خودباختگی» هستم؟! ….

یک لحظه فکر کردم دارد این پوزخند ما می‌شود یک چیزی شبیه آن الحمداللهی که گوینده‌اش سی سال داشت از گفتنش استغفار می‌کرد! اما خوب! خاطرتان جمع باشد. باز هم فکر می‌کنم اگر با نظیر این جمله برخورد کنم واکنشم چیزی شبیه همان خواهد بود!

بگذریم! این فیلم آخرالزمان مل گیبسون را دیدم. فیلم معرکه‌ای نبود. در واقع از آن فیلمهایی نبود که فکر کنم با دیدنش چیز جدیدی به دست آورده‌ام. غیر از صحنه‌های کشت و کشتار و پر از خون و خونریزی، یکی از صحنه‌هایی که در خاطرم مانده آن خورشیدگرفتگی چندثانیه‌ای است که فکر نمی‌کنم هیچ وقت به این شکل اتفاق بیفتد. یعنی در عرض چند ثانیه خورشید کامل بگیرد و باز در عرض چند ثانیه به حالت عادی برگردد. به هر حال! اینها مهم نیست. مخصوصاً این که اینها نظرات یک تماشاگر نه چندان حرفه‌ای است که احتمالاً عادت به تماشای فیلمهای تاپ کمی مشکل‌پسند و سختگیرش کرده. هدفم از طرح این مطلب این بود که بگویم من با وجود این که قبلاً این نوشته را درباره‌ی این فیلم خوانده بودم به این که نویسنده‌ی قصه‌ی این فیلم یک ایرانی به اسم فرهاد صفی‌نیاست دقت نکرده بودم. همین!

فرهاد صفی نیا

کارشناس امنیتی مایکروسافت

نوشته: «کامپیوتر دوم من سیستم لینوکسی شماست!»، یعنی اعتقاد دارد امنیت لینوکس آنقدر پایین است که به راحتی می‌تواند به کامپیوتری که آن را اجرا می‌کند نفوذ کند! ببینید (برچسب سیاه رنگ):

کامپیوتر دوم من سیستم لینوکسی توست

شنیده بودید که یک طرفدار ویندوز درباره‌ی امنیت آن با چنین اطمینانی سخن بگوید؟ البته گویا این آقا حق دارد که اینطوری رجز بخواند، چرا که او مایکل هاوارد کارشناس امنیتی و کارمند مایکروسافت است و گویا از آن آدمهایی است که کامپیوتر مبتنی بر لینوکس ِ هیچکسی نمی‌تواند در برابر تواناییهای او کاملاً ایمن باشد.

حاشیه‌ی بی‌ربط: دنبال روش بهتری برای پختن برنج (!) می‌گشتم، رسیدم به اینجا و از آنجا با یکی دو واسطه به این عکس!

ابزاری برای بریدن تکه‌های مهم

شاید شما هم مثل من از آن آدمهایی باشید که در حین کتاب خواندن زیر مطالب برجسته‌ی آن خط می‌کشید یا آنها را رنگی می‌کنید (البته من این کار را در حجم وسیع معمولاً فقط برای کتابهای درسیم انجام می‌دادم)، به هر حال اگر این گونه باشد (یا حتی نباشد!) احتمالاً دوست خواهید داشت ابزاری برای تعمیم این شیوه‌ی مطالعه برای خواندنیهای آنلاینتان داشته باشید. من، بنابر همان عادت احتمالاً، گاهی پیش می‌آید که دوست داشته باشم تکه‌ی کوچکی از یک نوشته را برای مراجعه‌ی بعدی جدا کنم یا علامت بزنم (به جای آن که نشانی آن را در جایی نگه دارم). اصلاً خیلی وقتها حجم زیادی از یک نوشته‌ی آنلاین (احتمالاً به لحاظ طبیعت وبلاگی آن) زیادی و بیهوده است و مغز کلام، یکی دو پاراگراف از نوشته و یا قسمتی از نظرات خوانندگان آن است و حدس می‌زنم پیدا کردن این قسمت اصلی نوشته در دفعات بعد برایم آن قدر مشکل خواهد بود که احتمالاً برای یافتنش مجبور خواهم شد کل نوشته را از نو بخوانم. بعضی وقتها هم حدس می‌زنم که یک مطلب مهم یا باارزش ممکن است مدت طولانیی روی یک وبلاگ (یا سایت) در دسترس نماند یا اصولاً عمر سایت یا وبلاگ منتشر کننده‌ی آن بعید است به چند سال آینده قد بدهد.

کلیپمارکسسرویس کلیپمارکس می‌تواند پاسخگوی اینجور نیازها باشد. ابزار انتخاب آن که یک افزونه‌ی فایرفاکس است بسیار خوشدست است و به آسانی می‌توان با آن تکه‌هایی از مطالب را از بقیه جدا کرد (البته در واقع هم برای اینترنت اکسپلورر و هم فلاک ابزارهایی ارائه کرده، اما ،می‌دانید که، من از فایرفاکس استفاده می‌کنم 😉 ). در این صفحه می‌توانید بریده‌های عمومی من را ببینید.

علاوه بر اینها، کلیپمارکس، امکاناتی برای خصوصی یا عمومی کردن مطالب بریده شده دارد. کاربران می‌توانند نظر خود را درباره‌ی بریده‌های عمومی دیگران بیان کنند یا به آنها امتیاز بدهند و به این ترتیب با گردش در بریده‌های پرطرفدار به مطالب جالبی برسند. ضمناً با توجه به این که قبلاً قسمتهای مهم و جالب توجه مطالب توسط دیگران از مطالب زیادی و غیرمفید جدا شده در زمان کمتری می‌توانند خلاصه و جان کلام مطالب را مطالعه کنند.

وردپرس ۲.۱

کمی خسته‌ام. در واقع از صبح که بیدار شدم بعد از کمی ور رفتن با کامپیوتر بیشتر وقتم را به نظافت خانه و مرتب کردن اتاق و کارهایی مثل این مشغول بوده‌ام! به هر حال اگر کمی نامفهوم‌تر از همیشه 😉 می‌نویسم یکی از علتهایش همین است. می‌روم سر اصل مطلب:

وبلاگ من با کمک وردپرس و چند افزونه برای این سیستم مدیریت محتوا، که مهمترین آنها افزونه‌ی اعداد فارسی و تاریخ شمسی است کار می‌کند. جدیداً ویرایش جدیدی از وردپرس عرضه شده که به نسبت ویرایشهای قبلی آن یک به‌روزرسانی مهم به حساب می‌آید و وبلاگها یا سایتهایی که از نسخه‌های قدیمی‌تر وردپرس استفاده می‌کنند (مال من ۲.۰.۲ بود) دیر یا زود مجبور به نصب این نسخه‌ی جدید (ویرایش ۲.۱) می‌شوند. دیشب وردپرسم را به‌روز کردم. با توجه به ناسازگاریهایی که بین افزونه‌های قدیمی وردپرس و ویرایش جدید آن وجود دارد پیشبینی مشکلات زیادی را می‌کردم. به همین لحاظ پیش از آن یک بار وردپرس جدید را روی کامپیوتر خانگیم نصب کردم. وردپرس جدید نیاز به مای‌اسکیوال ویرایش ۴ به بالا دارد و من روی سیستمم ویرایش پایین‌تری را نصب کرده بودم. برای به‌روز کردن مای‌اسکیوالم به مشکلی برخوردم و آن این بود که سرویس مای‌اسکیوال قدیمی از فهرست سرویسهای ویندوز پاک نمی‌شد و ویرایش جدید هم نمی‌توانست آن را جایگزین کند. پس از جستجو در اینترنت روش حذف دستی سرویسهای ویندوز را پیدا کردم (راه حلش را اینجا نگه داشته‌ام) و این مشکل حل شد.

وردپرس

به‌روزرسانی برایم مشکلاتی برایم ایجاد کرده، مثلاً این افزونه (که از آن برای ایجاد صفحه‌ی طبقه‌بندی موضوعی مطالب و نمایش نوشته‌های مرتبط با هر نوشته استفاده می‌کردم) (علی‌رغم نصب آخرین ویرایش آن) عین قبل کار نمی‌کند. مجبور شدم از بعضی افزونه‌های نه چندان مهم هم صرف نظر کنم. البته اکثر مشکلات جزئی هستند و به مرور زمان با ارائه‌ی نسخه‌های به‌روز از سوی عرضه‌کنندگان آنها حل خواهند شد.

اما فقط مشکلات به افزونه‌ها مربوط نمی‌شد. گویا ویرایش جدید چندان هم ویرایش بدون مشکلی نیست: در نسخه‌ی جدید وردپرس برای نمایش بلاگچرخان تابع wp_list_bookmarks ارائه شده. این تابع به طور پیش‌فرض عنوان دسته‌بندی پیوندهای بلاگچرخان را به آغاز فهرست آنها اضافه می‌کند مگر آن که پارامتر ورودی title_li مقدار نداشته باشد (یعنی طبق مستندات وردپرس باید اینطوری باشد). جالب اینجاست که عملاً اینطوری نیست و با وجود ارسال پارامتر خالی این تابع کار خودش را می‌کند! به همین لحاظ کاربران ویرایش جدید وردپرس برای حل این مشکل باید فایل bookmark-template.php شان (واقع در شاخه‌ی wp-includes) را با نسخه‌ی رفع اشکال شده‌ی آن جایگزین کنند (کلی هم دنبال رفع ایراد این یکی گشتم). تمام شد!

چند نکته

۱- مایکروسافت کاغذدیواریهای ویندوز ویستا را (بر خلاف ویندوزهای قبلی که در آنها از کارهای عکاسان حرفه‌ای استفاده می‌کرد) از میان عکسهای کاربرانِ سایتهای رایگانِ به اشتراک گذاری عکس همچون فلیکر انتخاب کرده است (اینجا را ببینید). جالب است بدانیم که عکاسان این عکسها اغلب، عکاسان آماتور و غیرحرفه‌ای بوده‌اند، به عنوان نمونه دو تا از کاغذدیواریهای پیش‌فرض ویندوز ویستا از کارهای این کاربر کویتی فلیکر (که گویا شغلاً پزشک یا یک چیزی به شبیه به آن است) انتخاب شده‌اند.

کاغذدیواریهای ویستا

۲- قبلاً بارها و بارها خوانده بودم که مدیر پنجره‌های ویندوز ویستا موسوم به آئرو توانایی چینش سه‌بعدی پنجره‌ها را دارد، شبیه این تصویر:

نمایش سه بعدی پنجره ها ویندوز ویستا

حقیقتش یکی از دلایلی هم که ویستا را روی کامپیوترم نصب کردم این بود که می‌خواستم همین حالت را ببینم. دیروز فهمیدم که چطور می‌شود این حالت را در ویستا تجربه کرد: کافی است وقتی چند پنجره‌ی باز دارید کلید ویندوز (همانی که علامت ویندوز رویش دارد) و کلید Tab را با هم فشار دهید تا ردیف شدن سه‌بعدی پنجره‌ها را مشاهده کنید. در واقع برای سوییچ بین پنجره‌ها به جای کلیدهای ترکیبی Alt و Tab از کلید ویندوز و Tab استفاده می‌کنید. این نکته را در این مقاله که در آن (و تکه‌های بعدیش) ویستا را از دید کارایی در بازیهای کامپیوتری برانداز کرده دیدم.

۳- علاوه بر سرویسهای آمارگیری سایت و وبلاگی که در این نوشته راجع به آنها صحبت کردم، یکی دو هفته‌ایست -فکر می‌کنم- دارم از سرویس دیگری به اسم کوانتکست هم استفاده می‌کنم. اولاً این سرویس اطلاعات خود را لزوماً از کدی که سایت یا وبلاگ گذاشته می‌شود استخراج نمی‌کند، اصلاً خیلی از سایتهایی که اطلاعات آماری آنها را می‌شود با استفاده از این سرویس بازبینی کرد از کاربران این سرویس نیستند. گویا این سرویس از منابع اطلاعاتی دیگری -در کنار کدهای اختصاصی خودش- برای استخراج آمار بازدید از سایتها استفاده می‌کند. ثانیاً ویژگی خاص این سرویس (البته شاید خاص این سرویس نباشد، این فقط حدس شخصی من است) آن است که اطلاعاتی راجع به توزیع جنسیتی بازدیدکنندگان (چند درصد مرد و چند درصد زن)، تخمین میزان درآمد خانواده‌ی بازدیدکنندگان، توزیع سنی آنها و چیزهایی مثل این در اختیار می‌گذارد که در نوع خود جالب است. برای نمونه آمار بازدید سایت وردپرس دات کام را در این صفحه مشاهده کنید. البته آن طور که مشخص است این آمارها فقط برای سایتهایی در دسترس هستند که درصد بالایی از بازدیدکنندگانشان ساکنان آمریکای شمالی هستند و مثلاً برای من فقط آمار عددی بازدیدها را نشان می‌دهد (اینجا).

quantcast

۴- یک سرویسی هست به اسم سایت ۲۴ در ۷ که به درد سایتدارها و وبلاگدارهایی که از امکانات نام دامنه و فضای میزبانی مستقل و خریداری شده استفاده می‌کنند می‌خورد. این سرویس رفتار سِرور را زیر نظر می‌گیرد و در زمان در دسترس نبودن آن، مشکل را با ایمیلهای اتوماتیک به کاربر اطلاع می‌دهد. ضمناً در طول زمان اطلاعات آماری خوبی راجع به متوسط زمان پاسخگویی و درصد بالا بودن سرور ارائه می‌دهد. از آن سرویسهایی است که به نظرم شاید استفاده از آن برای سایتهای شخصی خیلی ضروری نباشد اما خوب خیلی بی‌فایده هم نیست!

site24x7

عقربه‌ها

عقربه‌ها،

عقربه‌ها،

عقربه‌ها،

آخ!

هی عمرم را نیش می‌زنند!

عقربه ها هی عمرم را نیش می زنند


این یک تکه از شعری است که فکر می‌کنم یک وقتی توی مجله‌ی شعر خوانده‌امش، بی‌مزه است اما اشاره‌اش به همجنسی کلمات عقرب و عقربه جالب است.