امروز دامنهٔ hamireza.ir را گرفتم. این اسم (همیرضا) یادگار دورهٔ دبستان و راهنمایی است که همکلاسیها عموماً اسمم را با انداختن دال وسطش صدا میکردند. دامنهٔ قبلی (hrmoh.ir) را هنوز هم دارم و تمام لینکهایش قرار است به این دامنهٔ جدید ریدایرکت بشوند. پیشتر از آن هم که دامنهٔ اینجا گزیر (gozir.com) بود که در اصل برای پیادهسازی یک ایدهٔ استارتاپی ثبتش کرده بودم و وقتی کار پیش نرفت تبدیل به دامنهٔ وبلاگم شد و با افزایش شدید چند سال اخیر هزینهٔ تمدید دامنههای بینالمللی از خیرش گذشتم، البته در کل خیلی هم دوستش نداشتم.
Category: وبلاگ خودم
PHP طرفه خاکی بر سرم کرد ;)
سروری که این وبلاگ و وبسایتها و وبلاگهای لینوکسی گنجور روی آن میزبانی میشود یک سرور حداقلی لینوکسی با CentOS خیلی قدیمی و فضا و رم محدود است که البته با استفادهای که از آن میشود تناسب دارد. مدتی است که این سرور بعضاً به مشکل فضای دیسک برمیخورد که بعد از یک ریبوت درست میشود (نیمی از فضای دیسک آن آزاد است و این مشکل گویا به سالخوردگی سرور ربط دارد).
این شد که تصمیم گرفتم با تهیهٔ یک سرور بهروزتر با کمی فضای بیشتر وبلاگها و سایتهای روی این سرور قدیمی را جابجا کنم.
مشکلی که پیش آمد آن بود که سرور جدید نسخهٔ جدیدی از PHP دارد که تقریباً با همهٔ سایتهای روی سرور قدیمی ناسازگار است و باید نسخهٔ وردپرس یا بعضاً کد PHP برنامههای غیروردپرسی را بهروزرسانی کنم و شاید با بعضی از سایتهای روی آن به طور دائم خداحافظی کنم (مثلاً یک نسخهٔ قدیمی و وردپرسی گنجور در این نشانی روی آن در دسترس است که قطعاً قابل بهروزرسانی نیست). البته کم و بیش یادم هست که حتی همین سرور قدیمی هم نسخهٔ پیشفرض PHPش در زمان نصب اولیه بالاتر از حداکثر نسخهٔ مورد نیاز من بود و اگر اشتباه نکنم به کمک دایرکت ادمین چند نسخهٔ مختلف روی آن فعال کردهام تا بتواند پاسخگوی سایتهای قدیمیم باشد. اما با توجه به این که بالاخره باید یک روز بعضی از این سایتهای قدیمی را بازنشسته کنم به نظرم رسید روی سرور جدیدم دنبال این راه حل نروم.
مشکلی که برای اینجا پیش آمده آن است که مجبور شدم تمام پلاگینهای وردپرس را غیرفعال کنم تا سایت بالا بیاید. بعد از این هم تلاش میکنم با توجه به آن که آن چیزی که اینجا از نظر خودم ارزش دارد محتوا و متنی است که به یادگاری نگه داشتهام کمتر از پلاگینها استفاده کنم و کم کم صفحاتی را که به آنها وابستهاند از دسترس خارج کنم.
به این ترتیب اگر چیزهای زیادی را اینجا از کار افتاده میبینید دلیلش این است. هر چه نباشد اینجا هم به نوعی الان جزء آثار باستانی عصر اینترنت محسوب میشود 😉 و نمیشود که همه چیزش تا همیشه درست بماند.
تکههای مهم؟!
یک وقتی «ابزاری» وجود داشت «برای بریدن تکههای مهم» 😉 به اسم کلیپمارکس نقطه کام که بعدها توسط شرکت کمی بزرگتری خریداری شد و اسمش شد کلیپبورد نقطه کام که آن هم اخیراً اعلام کرده که توسط شرکت بسیار بزرگتری به اسم سیلزفورس خریداری شده و طبق رسم متداول اینجور ابزارها و سرویسها، وقتی چنین اتفاقی برایشان میافتد -بر خلاف استنباط اولیه مبنی بر بهبود چشمگیر و گسترده شدن امکانات با تکیه بر توان مالی صاحب آن- در حال انهدام کامل است و اعلام کرده که بیایید و اگر میخواهید اطلاعاتتان را بردارید که ما داریم جمع میکنیم، برویم.
خلاصه آن که ما هم رفتیم و آنچه آنجا کاشته و انباشته بودیم درویدیم و در این نشانی جایش دادیم. هر چند منابع خیلی از کلیپها گم شدهاند اما باز هم -اگر به دنبال تکههایی جالب و سرگرمکننده از اینترنت زمان پیرمردها- میگردید، چند دقیقهای میتواند سرگرمتان کند.
آمدید، نبودم؟
همزمان با فیلتر شدن گنجور، مشکلاتی در محل کار قبلیم پیش آمد که مجبور به ترک آن محل و شروع به کار در جای دیگر شدم. موعد اجارهام هم با این وقایع همزمان شد و محل زندگیم را هم تغییر دادم. با توجه به ترکیب این وقایع، (به اختیار و ترجیحاً) در خانهٔ جدید تا به امروز و احتمالاً مدتی دیگر اینترنت دائمی نداشتم و ندارم. به همین جهت فعالیتهایم روی وبلاگ و همینطور گنجور و جاهای دیگر محدود شده است. از دوستانی که جویای احوال بودند و هستند متشکرم.
خوراکی برای فیلمها
میدانید؟! شبها پیش از این که بخوابم، بیشتر وقتها، -دیگر فکر میکنم برایم عادت شده-، به طور ناخودآگاه یک لحظه چشمم را باز میکنم و تاریکی روبهرو را نگاه میکنم. فکر میکنم به این که الان کجا هستم، پارسال کجا بودم، چند سال پیش کجا بودم و آن وقتها دوست داشتم الان کجا باشم. میدانید؟! مثل برق دارد میگذرد روزها و ساعتها. نه این که واقعاً هدف مهمی داشته باشم و از نرسیدن به آن حسرت بخورم، نه! فقط دوست دارم این روزها و ساعتهایی را که پشت سر میگذارم ازشان یک خروجی، یک یادگاری داشته باشم. بدانم که این ساعتها را تلف نکردهام. میدانید؟! گاهی فکر میکنم به این که اگر من، فردا، دیگر بیدار نشوم از دنیا چه چیزی کم میشود. آیا اصلاً اگر کل من و زندگی من را از فهرست آدمهایی که تا به حال آمدهاند و رفتهاند حذف کنند اتفاق مهمی میافتد؟! جواب تأسفآوری را که به آن میرسم احتمالاً خودتان میتوانید حدس بزنید.
بگذریم! روی همان حساب پاراگراف اول دوست دارم خیلی از کارهایی را که میکنم -هر چند اهمیت چندانی نداشته باشند- مستند کنم. کارهایی با حداقل ارزش دیدن یک عکس خوب و دیدن یک فیلم. در راستای فعالیت دوم، افزونهای را بر روی وردپرس نصب کردهام که به من امکان ثبت فهرست فیلمهایی را که دیدهام میدهد (نشانی این افزونه). به کمک این افزونه میتوان به کمک یک نشانک (بوکمارکلت) به آسانی دیدن فیلمها را ثبت کرد، علاوه بر آن، به آنها امتیاز داد و یک توضیح یا نقد کوچک راجع به آنها نوشت. نهایتاً فهرست فیلمها را در قالب یک صفحهی مجزا و یک ابزارک وردپرس منتشر کرد. فهرست فیلمهایی را که تا به حال به کمک این افزونه دیده شدنشان را ثبت کردهام اینجا ببینید.
فکر میکنم یک سال و نیمی هست که من این افزونه را نصب کردهام و از آن زمان تا حالا این افزونه چندان تغییری نکرده و بهروزرسانی عمدهای برای آن ارائه نشده. به همین لحاظ این افزونه نقصهایی هم دارد. یکی از نقصهای آن عدم ارائهی خروجی آر.اس.اس (خوراک) است.
امروز به نظرم رسید که خروجی خوراکی برای این افزونه درست کنم و آن را به حساب کاربری فرندفیدم اضافه کنم. کمی جستجو کردم و کدی که در ادامه میبینید نتیجهی این جستجوهاست. اگر بخواهید برای وردپرس خروجی خوراک بدلخواه درست کنید باید از چنین ساختاری استفاده کنید. خروجی نهایی یک افزونهی ساده است. با امید این که نویسندهی اصلی این افزونه بالاخره روزی خروجی خوراک را به آن اضافه خواهد کرد تمام چیزهایی را که میتوانستند «انتخابی» باشند در متن کد گذاشتهام (عنوان خوراک، نشانی، تعداد و …) و اگر خواستید از آن استفاده کنید باید این موارد را ویرایش کنید. ضمن آن که افزونهی امتیازدهی به فیلمها در وبلاگ من در پوشهی wp_movie_ratings نصب شده و افزونهی نوشته شده توسط من برای این که درست کار کند باید در ریشهی پوشهی افزونهها قرار گیرد و اگر غیر از این میخواهید باشد باید آن را ویرایش کنید.
…
مدتهاست که دستی به سر و روی اینجا (گزیر) نکشیدهام. چیدمان صفحات در اینترنت اکسپلورر ۸ (نسخهی کاندیدای انتشار) به هم ریخته است (هر چند html و css صفحات استاندارد است) و سر فرصت باید صفحهی برگزیدهها را بروز کنم.
علیالحساب امروز تقریباً تمام وقتم به بازسازی بایگانی سایت شرکت منحلهی سابقم گذشت (با توجه به آن که از پایگاه دادههای وبلاگش پشتیبانی نداشتم – یا به احتمال قویتر داشتم و نیافتم- نوشتههایش را یکی یکی از روی یک نسخهی داونلود شده کپی کردم و بعضی نوشتههایش را هم بیخیال شدم).
پیشتر بخش دیگری از یادگاریهای قدیمیم را (سایت شخصی) به اینجا انتقال داده بودم. منوی «آثار دیگر» را به «بخشهای دیگر» تغییر نام دادم و این زیرسایتها را از طریق آن در دسترس گذاشتم.
خوراک تازههای گنجور را که پیشتر به کمک این سرویس با خوراک گزیر مخلوط کرده بودم جدا میکنم. بنابراین اگر مشترک گزیر هستید دیگر «تازههای گنجور» را دریافت نمیکنید. در صورتی که مایل به دنبال کردن «تازههای گنجور» هستید مشترک خوراک مستقل آن شوید.
نورتون، سیا، گوگل و …
داشتم فیلم اولتیماتوم بورن را میدیدم. به این تصاویر از یکی از صحنههای فیلم دقت کنید:
بهروز میشویم!
موتور وبلاگ را امروز به آخرین ویرایش عرضه شده (۲.۵.۱) ارتقا دادم (از ۲.۱.۳). بر خلاف چیزی که فکر میکردم همه چیز به خوبی پیش رفت و بیشتر قسمتهای وبلاگ درست کار میکنند. افزونههایی را که نیاز به ارتقا داشتند ارتقا دادم، برای ارتقای بیشترشان از قابلیت ارتقای خودکار وردپرس استفاده کردم که غیر از یک مورد، در همهی موارد درست کار کرد، کد بعضی از افزونهها را دستکاری کرده بودم که تغییرات را روی نسخههای جدیدشان هم اعمال کردم. در سرکشی به بایگانی وبلاگ متوجه شدم که یکی از سرویسهایی که برای ذخیرهی فایل از آنها استفاده میکردم (امنیدرایو) از دسترس خارج شده، به ناگزیر، لینک فایلهای کپی شده به این سرویس را به فضای وبلاگ خودم تغییر دادم. ویرایش جدید وردپرس -گویا- امکان فشردهسازی صفحات را ندارد و این احتمالاً میتواند در آینده برای گزیر مشکل ایجاد کند. در کل، فرایند ارتقا وقت کمی گرفت.
مشترکان خوراک و خبرنامه احتمالاً تا به حال متوجه شدهاند که اخیراً آخرین «تازههای گنجور» را با تازههای گزیر مخلوط کردهام (با استفاده از این سرویس) و یکجا به خوردشان میدهم! در هر صورت، فکر کردم با این کار حداقل از میزان سوت و کوری اینجا کاسته میشود.
به (یا از) خانه برمیگردیم!
خیلی وقت میشود که اینجا چیزی ننوشتهام: آنقدر که حس نگرانی بعضی دوستان را برانگیختهام. خبر خاصی نیست. این مدت ذهنم یا دور و برم شلوغتر از آنی بودی که جایی برای وبگردی درست و حسابی، وبلاگ نوشتن یا … پیدا کنم. عید را هم که تا حدود زیادی به تعطیلی 😉 گذراندم و عامدانه از اینترنت -تا آنجا که میشد- (که خوشبختانه خیلی هم شد) دوری کردم. آنقدرها هم -البته- بیکار نبودم. یکی از لپتاپهای شرکت دستم بودم تا در مدت تعطیلات طولانی عید کار واجبی را به انجام برسانم. روی لپتاپ یک نسخه از نرمافزار «نورالسیره» تولید مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نصب بود که کلی از وقتم را پر کرد.
این نرمافزار یک کتابخانهی دیجیتالی شامل مجموعهی جالب توجهی از کتابهای تاریخی قدیمی است (۸۳ عنوان کتاب در ۴۱۰ جلد که ۳۵ عنوان از کتابهای آن فارسی و باقی عربی هستند). از کتابهای مشهور فارسی آنها میتوانم به تاریخ سیستان، تاریخ طبری (شامل دو ترجمه، یکی ترجمهی معروف و تاریخی منتسب به ابوعلی بلعمی وزیر دولت سامانیان و دیگری یک ترجمهی معاصر از اصل عربی)، تاریخ گزیده و همچنین ترجمههایی از کتابهای ارزشمند اخبارالطوال، احسن التقاسیم، البلدان و تاریخ ابن خلدون اشاره کنم که مطمئنم اگر اهل کتاب خواندن باشید هر کدامشان میتواند ساعتها بلکه روزها وقتتان را به خودش اختصاص دهد. از بخشهای جالبی که خوانم و یادم مانده میتوانم به ماجراهای پر پیچ و خم بهرام چوبین سردار شورشی دورهی قباد و خسرو پرویز پادشاهان ساسانی و به موازات و در ادامهی آن زندگی خسرو پرویز اشاره کنم که با شیرینی خاصی در کتاب اخبارالطوال آمده. در کتاب تاریخ قم (که تألیفش به اواخر قرن چهارم برمیگردد) در ذکر ولایات حوالی قم، در فهرست روستاهای «خوی» (که باید متفاوت باشد با خوی آذربایجان که امروز میشناسیم) در کنار نامهایی مثل «دستجرده» و «شادجرده» از «سنجان» یاد میکند که حدس میزنم همان «سنجان» زادگاه من باشد و اگر اینطور باشد فکر میکنم این نشان دهندهی قدمت بالای این ناحیه باشد. غیر از این نرمافزار، بازیچهی دیگری هم داشتم: دوربینی را هم که تازه خریده بودم با خودم اینور و آنور میبردم و از در و دیوار و خودم و ملت عکس میگرفتم که تعدادیشان را این چندروزه آپلود کردم روی فلیکر. گفتم فلیکر! چند روزی میشود که فلیکر امکان آپلود ویدیو اضافه کرده به فهرست امکاناتش (البته حداکثر ۹۰ ثانیه، آن هم فقط برای کاربران پولی). غیر از این که من این قابلیت را با آپلود یک ویدئوی ۱۵ ثانیهای آزمایش کردم (اینجا)، چیز جالبی که در این مورد میتوانم بگویم واکنش منفی عجیب خیلی از کاربران فلیکر به این قابلیت است، طوری که برای اعتراض گروه راه انداختهاند و طومار امضا میکنند که چرا فلیکر به فیلم آلوده شده! تا حالا من سه یا چهار دعوتنامه برای عضو شدن در این گروه دریافت کردهام (از آشناهای فلیکریم که بیچارهها نمیدانند من از جمله خائنین روزهای اول بودهام 😉 )!
مطلب دیگری که نگفته ماند مشکلاتی بود که برای گنجور طی این چند روز پیش آمده بود (اینجا را ببینید) و مشکلات جزئیتری که برای اینجا. البته گفتن نداشت اما گفتم که بگویم!
گنجور
(۱)
گنج ادب را یادتان هست؟ مدتی است (فکر کنم چیزی حدود یک ماه) که آن را منتقل کردهام اینجا. البته با تفاوتهای مهمی: مهمترین تغییر این که منبع اشعار موجود دیگر درج نیست، بلکه تمامی اشعار از ریرا وارد مجموعه شدهاند. شش شاعر هم شده تقریباً تمامی شاعران موجود در ریرا (سی و چند تا، تقریباً یعنی دقیقاً همه به استثنای دقیقی که چون فکر کردم تنها اثری که ریرا از او دارد همان گشتاسپنامه است و گشتاسبنامه هم جزئی از شاهنامه است، نقل مکرر آن ضرورتی ندارد). نحوهی بخشبندی مثنوی، شاهنامه و اشعار نظامی را هم از حالت نامناسب قبل خارج کردم و حالا تمام بخشبندیها مطابق ریراست (به غیر از رباعیهای شاعران که در گنجور هر کدامشان یک صفحه و نشانی یکتا دارند). تغییرات دیگری هم دارد، مثلاً فهرست پرحجم غزلیات شمس را که پیش از این یک صفحهی سیصد/چهارصد کیلوبایتی بود بخشبندی کردم و برای خیلی از آثار شاعران دیگر هم فهرستهای الفبایی به ترتیب حروف روی درست کردم. از آنجا که حالا برای این مجموعه فضا و دامنهی جداگانه خریدهام، در ِ آن را هم به روی موتورهای جستجو باز کردم.