گول فایرفاکس را نخورید

وقتی با فایرفاکس اندازه‌ی صفحه‌ها را می‌بینید و احتمالاً مثل من -قبل از آن که متوجه علت قضیه شوم- به خاطر اندازه صفحه‌های فوق‌العاده پایین بعضی سایتهای اینترنتی شگفت زده می‌شوید به یاد بیاورید که بعضی نرم‌افزارهای مدیریت محتوی صفحات را به صورت فشرده شده تحویل فایرفاکس می‌دهند و فایرفاکس هم اندازه‌ی همان چیزی را که دریافت کرده نشان می‌دهد نه اندازه‌ی واقعی را.

اندازه صفحه ها در فایرفاکس

بازنده خوبی باش!

شطرنج
زمان زیادی از آخرین باری که شطرنج بازی کردم می‌گذرد، اما آخرین بازی و آخرین همبازیم را به خوبی به خاطر دارم. قبلاً هم گفته‌ام من شطرنجباز خوبی نبودم، در برابر آماتورهایی مثل خودم گهگاه برنده می‌شدم و در مقابل آخرین همبازی شطرنجم همیشه بازنده بودم، چون او شطرنجباز خوبی بود. اما به لحاظ زندگی خوابگاهی و تمایل فوق‌العاده همبازی به بازی گاه روزها چند بار از او می‌باختم، البته اگر تعبیر به توجیه باخت نکنید فکر نمی‌کنم برایم برنده شدن اهمیتی داشت، از بازی صرف نظر از نتیجه لذت می‌بردم. اما یک بار موقعیتی پیش آمد (از نوع حیثیتی 😉 و البته ایجاد شده توسط بعضی آشناهای همخوابگاهی) که باید این همبازی را می‌بردم و البته احتمالاً به همان دلیل -ناباورانه- تا آستانه‌ی برد بعد از یک بازی طولانی مدت پیش رفتم. همبازی من که تمام راهها را بسته می‌دید و باور نمی‌کرد در برابر این همیشه بازنده در چنین موقعیتی قرار بگیرد بر خلاف تصور من (که احساس می‌کردم دید او به بازی مثل دید من است) حسابی به هم ریخت و بدون آن که بازی را به پایان ببرد، گفت که راهی برایش نمانده و بازی را باخته است و رفت. خوب مشکل من هم حل شد و آن مسأله‌ی کذایی به نفع من تمام شد. اما تصورش را بکنید که همبازی من نیم ساعت بعد برگشت و گفت حسابی روی وضعیت بازی فکر کرده و به این نتیجه رسیده که کار تمام نشده بوده و می‌توانسته از من ببرد!

البته سوء تفاهم پیش نیاید. من به خاطر این مسأله نیست که این همه مدت شطرنج بازی نکرده‌ام هر چند این مسأله از آن مسائل بی‌اهمیتی بود که باعث رنجش من شد. در واقع علتش آن است که بعد از آن بازی تا حالا دیگر موقعیتی برای بازی برایم پیش نیامده و البته دیگر علاقه‌ای هم به این فعالیت ذهن فرسا ندارم.

اسباب کشی

www.mohammadi.netfirms.com
اولین تجربه‌ی درست کردن صفحات وب من برمی‌گردد به زمان فارغ التحصیلیم، وقتی پروژه‌ی پایانی کارشناسی برای تابستان ماند و من که قصد نداشتم تابستان را اصفهان بمانم رفتم خانه و کار را انجام دادم. اما مسأله‌ای که اینجا وجود داشت این بود که باید به استاد راهنما نشان می‌دادم که دارم روی موضوع کار می‌کنم. این بود که اولین صفحات وبم را اینجا درست کردم و روند پیشرفت کار را آنجا گذاشتم و وقتی کار تمام شد جمع و جورش کردم و کردمش سایت شخصی. مدتی بعد هم مطالب دیگری را که به نظرم به درد بخور می‌آمد به مطالب آن اضافه کردم. به هر حال این روزها موتورهای جستجو احتمالاً به دلیل این که مدتهاست فعالیتی در آنجا نشده به آنجا دیگر سر نمی‌زنند و تعداد اندکی از صفحات آن از طریق موتورهای جستجو در دسترسند. بد ندیدم بعضی از مطالب آن را که از نظر خودم ارزشمندند از آنجا به اینجا منتقل کنم. کاری که وقت زیادی گرفت و خیلی هم پرزحمت بود. به هر حال اگر دوست داشتید می‌توانید سری به این دو قسمت بزنید: پایان‌نامه‌ی کارشناسی من و شعرهای دوره‌ی نوجوانی من.

اعتیاد سالم

آدم پر حوصله‌ای نیستم، به همین خاطر می‌توانید در شطرنج با من همیشه برنده باشید به شرط آن که بتوانید بازی را حداقل یکی دو دقیقه طول بدهید! البته در مورد شطرنج دلیل مهمتری هم وجود دارد و آن این است که من اصلاً اهل فکر کردن به دو سه قدم بعد نیستم ولی خوب این نقطه‌ی ضعف خیلی تناسبی با آنچه می‌خواهم ازش صحبت کنم ندارد!

آدم کم حوصله‌ای مثل من بعید است بتواند از بازیهای استراتژیکی تمدن سازی آن قدر لذت ببرد که بتواند مثلاً یک بازی یکی دو ساعته‌ی آن را تا پایان پایداری کند و اگر این طوری شد احتمالاً آن بازی یک بازی استثنایی است. قبلاً نسخه‌های قدیمی عصر امپراطورها و قزاقها : نبردهای اروپایی را بازی کرده‌ام و باید بگویم مخصوصاً از این دومی بدم نیامده. اما این برپایی ملتها : تختهای پادشاهی و میهن‌پرستان یا همان رایزآونیشنز خودمان واقعاً به نظرم چیز دیگری است. هر چند من یک نسخه‌ی رایگان داونلودی از آن را دارم ولی همین نسخه که چهار ملت پارسیها، یونانیها، رومیها و روسها را دارد مرا حسابی راضی کرده است. برای برنده شدن (در حالت پیش فرض) کافی است تعداد خاصی از عجایب (هفتگانه که البته در این بازی از هفت تا بیشتر است و مثلاً شامل تاج محل هم می‌شود) را بسازید و درصد خاصی از جهان اطرافتان را در تصرف داشته باشید. پیشرفتهایش هم از عصر تیر و کمان شروع می‌شود و به عصر مدرن با امکاناتی مثل امکان ساخت بمبهای اتمی و کارخانه‌های هواپیماسازی ختم می‌شود که البته کل این پیشرفتها در حالتی که منابع به اندازه‌ی کافی موجود باشد و سطح بازی آسان را انتخاب کرده باشید و البته در حد من آماتور و کم‌حوصله 😉 باشید حدود همان یک ساعت و خرده‌ای طول می‌کشد. نقطه ضعف آزاردهنده‌اش محدودیت نهاییی است که روی جمعیت دارید و مثلاً این محدودیت را بازی قزاقها ندارد. من وقتی به حد بالا و غیرقابل افزایش جمعیت می‌رسم تمامی سربازها و نیروهای نظامی را به محدوده‌های دشمنان می‌فرستم تا جمعیتم تعدیل شود و مثلاً برای رسیدن به پیشرفتهای بیشتر بتوانم دانشمند بسازم! هر چند این استراتژی بیشتر وقتها به جای تعدیل در جمعیت باعث می‌شود زودتر برنده شوم! در هر صورت اگر به دنبال یک اعتیاد سالم و نه چندان خانمان برانداز می‌گردید از نظر من این بازی البته نه چندان جدید یک انتخاب راضی کننده است.

هرتیک

هرتیک یک بازی کامپیوتری قدیمی است که در محیط داس و ویندوز اجرا می‌شود و از موتور دووم (البته دووم قدیمی مبتنی بر داس) بهره می‌گیرد. این روزها با وجود انواع بازیهای کامپیوتری با ایفکتهای گرافیکی خیره‌کننده بعید می‌دانم کسی علاقمند باشد بازیی مثل این را امتحان کند. اما به هر حال این بازی از جمله بازیهای مورد علاقه‌ی من بوده و هست. این را باز هم بگویم که این بازی یک بازی قدیمی است، آنقدر قدیمی که اگر اهل گرافیکهای خیره کننده و ایفکتهای صدایی امروزی باشید احتمالاً با همان نگاه اول به محیط بازی از آن دلزده خواهید شد. اما خوب من این بازی را خیلی وقت پیش بازی کردم. محیط بازی به تیرگی محیط DOOM نیست، بیشتر ماجرای بازی در محیطهای سر باز و روشن یا داخل قلعه‌های قرون وسطایی می‌گذرد. چیزی که مرا به این بازی علاقمند نگه می‌دارد محیط مرعوب کننده‌ی بازی و تناسب فوق‌العاده‌ی صداهای محیطی (مخصوصاً وقتی که صدای موزیک بازی را خفه می‌کنید) با هیولاهای ترسناکی است که معمولاً بی‌خبر با باز شدن هر در یا در هنگام ورود به هر راهرو جلوی چشمتان ظاهر می‌شوند. صدای تاپ تاپ قلب، صداهای مرعوب کننده‌ای که از پشت درها شنیده می‌شود، صدای خنده‌های هیولاهایی که آرزو می‌کنید کمتر با آنها برخورد کنید و صدای رازآلود و آرام هیولاهای جادوگرنما از جمله صداهای پس زمینه‌ای هستند که بر میزان رعب‌انگیز بودن محیط بازی اضافه می‌کنند.

صفحه اول بازی هرتیک

بعدها بازی دیگری به نام هرتیک ۲ عرضه شد که برای محیط ویندوز آماده شده بود. هر چند این بازی نیز بازی جالبی است ولی به نظر من تنها وجه اشتراکش با هرتیک اصلی اسمش بود و علاوه بر تفاوتهای کلی در نوع و داستان بازی به هیچ وجه تداعی کننده‌ی تجربه‌ی وحشت انگیز محیط بازی قدیمی نبود.

این روزها علاقمندان بازیهای سری DOOM ، Heretic و Hexen می‌توانند با استفاده از موتور دوومزدی این بازیها را در محیط ویندوز، با گرافیکی قابل قبولتر و همچنین بدون مشکلات ناشی از عدم پشتیبانی کارتهای صوتی و شبکه‌شان توسط ویرایشهای داسی آنها تجربه کنند.

روزی امروز

دو نکته کامپیوتری

الف- سرویس پک ۲ روی کامپیوتر خانگیم نصب نمی‌شد. یعنی نصب می‌شد، اما وقتی سیستم را دوباره راه‌اندازی می‌کرد دیگر هیچ وقت حتی در محیط Safe Mode بالا نمی‌آمد. پیشتر یکی دو بار به همین دلیل ویندوزم را (که معمولاً بعد از مدتی خو گرفتن به نظم و نرم‌افزارهای نصب شده‌ی آن از دست دادنش را مشکل می‌کند) از دست داده بودم. بالاخره تصمیم گرفتم برای نصب یک محیط برنامه‌نویسی که نیاز به این بروزرسانی دارد دلم را به دریا بزنم و یک بار دیگر سعی کنم. با وجود این که مجبور شدم از نو ویندوز نصب کنم، علت قضیه را فهمیدم. گفتم شاید به درد کسان دیگر هم بخورد چون خودم مدتها از این بروزرسانی ضروری محروم بودم. مشکل اینجا بود که من هاردم از نوع ساتا بود و مین‌بوردم گیگابایت جی ای ۸۶۵ و این مین‌بورد لازم است نرم‌افزار بایوسش برای رفع مشکلی که هنگام استفاده از هارد ساتا روی آن برای بروزرسانی سرویس پک ۲ به وجود می‌آید بروز شود. بروزرسانی بایوس با یکی از نرم‌افزارهای روی سی‌دی مین‌برد به اسم @BIOS و با استفاده از یک ارتباط اینترنتی در مدت زمان نسبتاً کوتاهی انجام می‌پذیرد. (اخطار: بروزرسانی بایوس در صورتی که توسط افراد کم تجربه و نامطمئن و به صورت اشتباه انجام شود ممکن است سخت‌افزار شما را دچار مشکل جدی نماید.) به هر حال بد نیست در برخورد با مشکلات نرم‌افزاری ناشناخته بروزرسانی میان‌افزار سخت‌افزارهای قدیمی‌تر را هم به عنوان یک راه حل احتمالی مد نظر داشت.

ب- بعد از نصب ویندوز و در حین نصب نرم‌افزارها سعی کردم نوار ابزار گوگل ویرایش فایرفاکس را که روی ویندوز قبلی داشتم نصب کنم. تازه متوجه شدم که گوگل امکان دریافت این افزونه را به کاربران ایرانی نمی‌دهد. در واقع هر چه در این صفحه روی دکمه Agree and Install بزنید هیچ اتفاقی نمی‌افتد، چون مقصد فرم این آدرس است که آن هم وقتی مستقیم تایپ شود پیغام می‌دهد که در محدوده‌ی کشور شما این نرم‌افزار قابل دریافت نیست.

This product is not available in your country

در هر صورت به گونه‌ای افزونه را دریافت کردم و اینجا گذاشتمش. برای نصب کافیست فایل مورد نظر را دریافت کنید و در نوار آدرس فایرفاکس نشانی درایوی را که افزونه را آنجا کپی کرده‌اید تایپ کنید و به پوشه‌ی مورد نظر بروید و روی نام فایل کلیک کنید و مثل افزونه‌هایی که از سایتهای عادی دریافت و نصب می‌کنید نصبش کنید.

پی‌نوشت: کاربران فایرفاکس ۲ اینجا را ببینند.

نوشته می‌شود ولی خوانده نمی‌شود!

دستخطم بد نیست، اما خوب اولاً خیلی کم با قلم و کاغذ سر و کار دارم و ثانیاً آدم تنبلی هستم (از بعضی جهات البته!). همینها کافیست که یک مشکل بزرگ داشته باشم و آن این که هر وقت مجبور می‌شوم چیزی را بنویسم طوری می‌نویسم که بعداً توسط هیچکس حتی خودم قابل بازخوانی نیست. پیش آمده که موقعیت حیثیتی بوده 😉 و مجبور شده‌ام ادعا بکنم که می‌توانم دستنوشته‌های خودم را بخوانم و خوانده‌ام! اما اعتراف می‌کنم که در موارد مذکور همیشه از حافظه‌ام کمک گرفته‌ام نه از توانایی دستخط خوانیم! به هر حال جدیداً مکالمات موبایل کاری را ضبط می‌کنم تا مشکل مورد بحث پیش نیاید، اما خوب برای مکالمات تلفنی ثابت مشکل هنوز به قوت خود باقیست!

صبحی مجبور شدم مشخصات تماس گیرنده را یادداشت کنم، تلفن طرف خوانا بود چون عدد بود، نشانیش را هم رمزگشایی 😉 کردم، مانده اسمش که نه در حافظه‌ام مانده نه توانستم بخوانمش. خوب مجبورم برای کشف اسم طرف مثل هر دفعه که این مشکل پیش می‌آید برنامه‌ای بچینم و ترتیب یک تماس مجدد را به بهانه‌ای مجعول 😉 بدهم! اسم طرف را اینطوری نوشته‌ام:

دستخط ناخوانای من